ترانۀ «تو بارونی، تو آفتابی» اولین کار مشترک «اسفندیار منفردزاده و مینا اسدی» است که در سال ۱۳۵۱ با صدای «رامش» اجرا شد و در شکل صفحه، توسط کمپانی «آهنگ روز» به بازار آمد. «مینا اسدی»، در بارۀ این ترانه نوشته است:
« . . . این ترانه فقط یکبار با صدای «رامش» در برنامهی «ما و شما» صبح جمعه رادیو پخش شد و اجازه نیافت که در برنامهی «چشمک» عصر همانروز از تلویزیون پخش شود.
من این شعر را بدون آنکه چیز زیادی از «چریکهای فدایی خلق» بدانم برای «عباس مفتاحی» و «اسدالله مفتاحی» سرودم، دو برادری که رژیم شاه در آنزمان برای سرشان صدهزار تومان جایزه تعیین کرده بود. آنان ساروی [اهل ساری] و همشهری من بودند و همبازی و همکلاس برادرانم و همین برای من انگیزهای شد تا این شعر را بنویسم. . . »
* * *
تو بارونی، تو بارونی ـ ببار که باغم بکُنی
تو آفتابی، تو آفتابی ـ بتاب که داغم بکُنی
تو میتونی با یک نگاه، دلها رو بیتاب بکُنی
هزار هزار ستاره رو از خجالت آب بکُنی
کویر خشک و تشنه رو سیراب سیراب بکُنی
روز و شب زنجیریها آفتاب و مهتاب نداره
چشمۀ چشما بهخدا خشکیده و آب نداره
دلی که منتظر باشه خواب نداره، خواب نداره
تو میتونی کلید باشی قفل درها رو وا کُنی
پاهای پینهبسته رو از زنجیرها جدا کُنی
تو میتونی برکهها رو دریا کُنی، دریا کُنی
تو میتونی اگه بخوای قیامتی برپا کُنی
کبوترای خسته رو از قفسا رها کُنی
تو میتونی دیو شبو رسوا کُنی رسوا کُنی
تو بارونی، تو بارونی ـ ببار که باغم بکُنی
تو آفتابی، تو آفتابی ـ بتاب که داغم بکُنی
* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:
یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»
* * *