دکلمه و شعر: شهیار قنبری
آهنگ: مهرداد آسمانی
ترانهخوان: گوگوش
در تو خلاصه میشوم، با تو زلال میشوم
از پَر پیراهن تو، پُر پَر و بال میشوم
در شب یلدایی تو، صاحب روز میشوم
صاحب تحویل شبِ اولِ سال میشوم
در قفس ابری شب، ماهِ اسیر بودهام
با تو رهاتر از همه، ماه هلال میشوم
تا ملکوت جذبهات، شبانه راه میروم
چونکه نظر کردهی نور لایزال میشوم
برای از تو، من شدن؛ مرا مجال بس نبود
پس از تو در هوای تو، خود مجال میشوم
خاصیت سرودهها، تمام خواستن نبود
برای از تو دم زدن، شعر محال میشوم
جز غزل شیشهییام، شعر مرا سنگ بدان
چون پس از این شاعر تو، بر این روال میشوم
* * *
این دکلمه ترانه در ساندکلود
* * *
دکلمه ـ ترانههای «شهیار قنبری» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *