مهدی اخوانثالث «آواز کرک» را در فروردین سال ۱۳۳۵ سروده است. امسال [فروردین ۱۴۰۲] شصت و هفت سال از سرودن آن میگذرد. این شعر از سوی شاعر به «صادق چوبک» نویسندهٔ معاصر پیشکش شده؛ و اولین بار در همان سال [۱۳۳۵] در مجموعهٔ «زمستان» بهچاپ رسیده است.
در سال ۱۳۵۲ در مجموعههایی که «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» با نام «صدای شاعر» تهیه و منتشر میکند، «آواز کرک» را با صدا و خوانش مهدی اخوانثالث میشنویم.
«آواز کرک» از جمله سرودههای مهدی اخوانثالث است که در سالهای اخیر مورد توجهٔ آهنگسازان و خوانندگان قرار گرفته و به شکل تصنیف و ترانه اجرا میشود. نمونههایی از آن را در جعبه موسیقی این صفحه بشنوید!
آواز کرک
به: صادق چوبک
ـ «بده . . . بدبد . . . چه امیدی؟ چه ایمانی؟ . . .»
ـ «کرکجان! خوب میخوانی.
من این آواز پاکت را درین غمگینخرابآباد،
چو بوی بالهای سوختهت پرواز خواهم داد.
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش.
بخوان آواز تلخت را، ولیکن دل به غم مسپار.
کرکجان! بندۀ دم باش . . .»
ـ « . . . بده . . . بدبد . . . ره هر پیک و پیغام و خبر بستهست.
نه تنها بال و پر، بالِ نظر بستهست.
قفس تنگ است و در بستهست. . .»
ـ «کرکجان! راست گفتی، خوب خواندی، ناز آوازت،
من این آواز تلخت را . . .»
ـ « . . . بده . . . بدبد . . . دروغین بود هم لبخند و هم سوگند.
دروغین است هر سوگند و هر لبخند
و حتی دلنشین آواز جفتِ تشنۀ پیوند . . .»
ـ «من این غمگین سرودت را
همآواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد.
به شهر آواز خواهم داد . . .»
ـ « . . . بده . . . بدبد . . . چه پیوندی؟ چه پیمانی؟ . . . »
ـ «کرکجان! خوب میخوانی
خوشا با خود نشستن، نرمنرمک اشکی افشاندن،
زدن پیمانهای ـ دور از گرانان ـهر شبی کنج شبستانی»
تهران ـ فروردین ۱۳۳۵
از مجموعۀ «زمستان»
• (بلدرچین): کرک با دو فتحه (به تشدید و تخفیف «ر» هر دو شنیده شده) مرغی است از سار بزرگتر، از کبوتر کوچکتر، به رنگ گنجشک و خالخال؛ آوازی دارد شبیه به تلفظ «بدبده» و از اینرو او را «بدبده» هم میگویند. صیادان برای صید این مرغ حیلهٔ عجیبی بهکار میبرند؛ تور میگسترند و با وسایل مخصوص که دارند آواز جفتجویی کرک ماده را (مثلا) تقلید میکنند تا نر بیاید و بههوای آن آواز بهدام بیفتد، یا بهعکس آواز نر را برای شکار ماده . . . بهقول مولانا:
. . . . . . . . . . . . . . . . صفیر
بانگ مـرغان است، امـا مرغگیر
صدهزاران مرغ را «او» زدهست
مرغ غره، کــآشنایی آمدهست
در هوا چون بشنود بانگ صفیر
از هوا آید، شود آنحا اسیر . . .
* * *
برگشت به یادنامهٔ «مهدی اخوانثالث» در این سایت
* * *