ضیاء ـ تیلا ـ گوگوش: قصه‌ی دریا

ضیا تیلا گوگوش قصه دریا

قصه‌ی دریا [+]
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: پرویز مقصدی
خوانندگان: ضیاء ـ تیلا ـ گوگوش

گرد بارون می‌خوره بر روی دریا
مِه گرفته شونه و گیسوی دریا
باز قلبِ تنگ دریا بی‌قراره
باز هر ابری خیالِ گریه داره

غمزده بر لبِ ساحل نشستی
آه ای دریا مگه دیوونه هستی

عشق زنها و دخترها دروغه
قصه‌ی دختر دریا دروغه
قصه‌ی لیلی و مجنون دروغه
عشقِ این عمر ده دروغه

هر چه فریاد و فغان و ناله کردی
کس نداد از مردم ساحل جوابت
سر آروم بذار تو رختخوابت
تا بیاد دختر دریا به خوابت

* * *

عارف: سوز و ساز

 

عارف سوز و ساز

سوز و ساز
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: عارف

ای خدا ویرانه شد تا این دل دیوانه‌ام
دل ز من بیگانه شد، با عالمی بیگانه‌ام
ای فلک! داد دلم بستان ز یارم
طاقت این حسرت و هجران ندارم

دیگر آن لبخند شادی بر لبم رنگی ندارد
این شکسته ساز سینه دیگر آهنگی ندارد

با خیالِ روزگارانی که رفت
چشم من خیره بر این ویرانه‌هاست
دل من بیهوده می‌کوشی خموش
این جدایی بهر تو بی‌انتهاست

دیگر آن لبخند شادی بر لبم رنگی ندارد
این شکسته ساز سینه دیگر آهنگی ندارد

* *‌ *

روانبخش: بدگمان

روانبخش بدگمان

بدگمان
شعر: محمدعلی شیرازی
آهنگ: پرویز مقصدی
تنظیم آهنگ: واروژان
خواننده: غلامعلی روانبخش

ای همسر آزرده‌ی من
ای لاله‌ی پژمرده من
آخر لبت آمد به فریاد
از رشک من، نفرین به من باد!
آخر دل پاکت شکستم
با سنگِ غم، ای داد و بیداد

گر بر تو کردم بدگمانی
بر من ببخشا ای که دانی
آتش این عشق سوزان
شعله زد بر دشتِ من

اکنون خریدار وفایت
پوزش به‌لب، افتم به پایت
تا نخندی، من نخندم، گر بخشکد اشک من
آن نازنین دست تو کو بر سر من، همسر من
تا شوید این خونابه‌ از چشم تر من

* * *

error: Content is protected !!