از روز ازل
شعر: رهی معیری
آهنگ: مرتضی محجوبی
خواننده: غلامحسین بنان
من از روزِ ازل، دیوانه بودم،
دیوانهی روی تو، سرگشتهی کوی تو
سرخوش از بادهی مستانه بودم
در عشق و مستی افسانه بودم
نالان از تو شد، چنگ و عودِ من
تارِ موی تو، تار و پودِ من
بیباده مدهوشم، ساغر نوشم
ز چشمهی نوشِ تو، مستی دهد ما را، گُلرخسارا
بهارِ آغوشِ تو
چو به ما نگری، غم دل ببری
کز باده نوشینتری
سوزم همچو گل، از سودایِ دل
دل، رسوای تو، من، رسوای دل
گرچه به خاک و خون کشیدی مرا
روزی که دیدی مرا
بازآ که در شامِ غمم، صبح امیدی مرا
* * *
خاطرهنوشتهای از عکاس تصویر مرضیه بر مزار غلامحسین بنان
* * *