کوچ یا سفر
فریدون مشیری
کوچ یا سفر
اگر اینجا رهایم یا اسیرم
من از این سرزمین دل برنگیرم
که ایرانیتبارم، آریایی
ز پاکان اهورایی خدایی
زبانم پارسی، احساس، شرقیست
به غیر از مهر در آیین من نیست
سفر را دوست دارم، کوچ را نه!
جدا؟ هرگز!
نه! از ایران جدا؟ نه!
رگ و خون من از این آب و خاک است
گر اکنون پشت بر خاکم چه باک است
شکستم سوی پیروزی کشاند
مرا روزی به پیروزی رساند
من از این سرزمین دل برنگیرم
که میخواهم که در ایران بمیرم
فریدون مشیری
از مجموعهٔ «نوائی همآهنگ باران»
* * *
برگشت به فهرست اشعار «فریدون مُشیری»
* * *