فریدون مشیری
سیام شهریور ۱۳۰۵ ـ سوم آبان ۱۳۷۹
شعر «کوچه»، اولین بار در اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ خورشیدی در هفتهنامۀ «روشنفکر» بهچاپ رسید. با اینکه «فریدون مشیری» این شعر را برای خوانده شدن بهشکل ترانه نسروده بود ولی چنان مورد پسند اهل موسیقی واقع شد که بعدها چند اجرای متفاوت با صدای خوانندگان مختلف از آن ساخته و اجرا شد. [ادامه مطلب]
* * *
در انبوه ترانههایی که شنیدهایم، ترانههایی هم هستند که ضمن شیوایی شعر و کلام، یا زیبایی ملودی و آهنگ و گیرایی صدای خوانندهی آن، سرگذشت و ماجرایی نیز در پیشینهی خود دارند. ترانهٔ «بهارم دخترم» با صدای «مرضیه» از آندست ترانههاست. داستان چگونگی خلق این ترانه را از زبان «فریدون مشیری» [شاعر] و فرهاد فخرالدینی [آهنگساز] بشنوید! [ادامه مطلب]
* * *
«خوش بهحالِ غنجههای نیمهباز» سال ۱۳۴۱ و در مجموعۀ «ابر و کوچه» منتشر شد. «فریدون مشیری» در شرح خاطرهای که از زمان سرودن آن بهیاد داشت مینویسد: «بیست و چند سال پیش، ده ـ دوازده روزی به نوروز مانده، شبی تا صبح باران بارید و بامدادان، آفتابی درخشان، آخرین روزهای زمستان رفتنی و نخستین نشانههای فرا رسیدن فروردین را بشارت داد. [ادامه مطلب]
* * *
سرودهٔ «جادوی بیاثر» از زندهیاد «فریدون مُشیری» را بیشتر با مطلع آن [پُر کُن پیاله را] میشناسیم. این شعر اولینبار در برنامهٔ شمارهٔ ۷۷ «گلهای تازه» [به سرپرستی هوشنگ ابتهاج]، با آهنگی از ساختههای «فریدون شهبازیان» و صدای «محمدرضا شجریان» اجرا شد. تکنوازی و جواب آواز در این اجرا از «حبیبالله بدیعی» [نوازندهٔ ویولُن] و دکلمهٔ شعر با صدای «آذر پژوهش» است. [ادامه مطلب]
* * *
هنوز، نفرین میبارد از در و دیوار.
هنوز، نفرت از پادشاهِ بدکردار،
هنوز، وحشت از جانیان آدمخوار،
هنوز، لعنت، بر بانیان آن تزویر.
امیرکبیر: شعر و دکلمه: فریدون مشیری
آهنگ: پژمان طاهری، خواننده: شهرام ناظری [ادامه مطلب]
* * *
من اینجا ریشه در خاکم.
من اینجا عاشق این خاکِ از آلودگی پاکم.
من اینجا تا نفس باقیست میمانم.
من از اینجا چه میخواهم، نمیدانم!
«ریشه در خاک» (مجموعه ترانهها) [ادامه مطلب]
* * *
به تو میاندیشم، ای سراپا همه خوبی،
تک و تنها به تو میاندیشم.
همه وقت، همه جا
من به هر حال که باشم به تو میاندیشم.
«آخرین جرعهٔ این جام» (مجموعه ترانهها) [ادامه مطلب]
* * *
در پی آنهمه خون، که بر این خاک چکید،
ننگمان باد این جان! شرممان باد این نان!
ما نشستیم و تماشا کردیم!
ما همان جمع پراکنده: شعر و دکلمه: فریدون مشیری
آهنگ: منفردزاده، ترانهخوان: داریوش [ادامه مطلب]
* * *
اشکی بر گذرگاه تاریخ
صحبت از پژمردنِ یک برگ نیست
وای، جنگل را بیابان میکنند
دست خونآلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جانِ انسان میکنند[ادامه مطلب]
* * *
با تمام اشکهایم . . .
بس کُنید! بس کُنید!
فکر مادرهای دلواپس کُنید.
رحم بر این غنچههای نازک نورس کُنید.
آهنگ: رهام سبحانی، خواننده: حسن شرقی [ادامه مطلب]
* * *
مردمان گر یکدگر را میدرند
گرگهاشان رهنما و رهبرند
و آن ستمکاران که با هم محرماند
گرگهاشان آشنایان هماند
گرگ: شعر و دکلمه: فریدون مشیری
برگرفته از شب شعرخوانی شاعر در آمریکا [ادامه مطلب]
* * *
شبها، که سکوت است و سکوت است و سیاهی
آوای تو میخواندم از لایتناهی
آوای تو میآردم از شوق به پرواز
شبها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
سکوت (همواره تویی): شعر: فریدون مشیری
آهنگ: مازیار حیدری، ترانهخوان: نجلا [ادامه مطلب]
* * *
گر ماه بودم به هرجا که بودم،
سراغ تو را از خدا میگرفتم.
وگر سنگ بودم، به هر جا که بودی،
سر رهگذار تو جا میگرفتم.
«ماه و سنگ» (مجموعه ترانهها) [ادامه مطلب]
* * *
ناتوان، گذشتهام ز کوچهها
نیمهجان رسیدهام به نیمه راه،
چون کلاغ خستهای ـ در این غروب ـ
میبرم به آشیان خود پناه!
«ستارهٔ کور» (مجموعه ترانهها) [ادامه مطلب]
* * *
رگ و خون من از این آب و خاک است
گر اکنون پشت بر خاکم چه باک است
شکستم سوی پیروزی کشاند
مرا روزی به پیروزی رساند
«کوچ یا سفر» (مجموعه ترانهها) [ادامه مطلب]
* * *
در این میان یکی از بستگان، سرهنگ ناصرقلیخان که آدم شوخ و بگو بخندی بود، از میان تماشاچیان به صدای بلند گفت: «کار فریدون بود.»
خاطرۀ اولین باری که «فریدون مشیری»، در مقام بازیگر و برای اولین بار بر صحنه تئاتر ظاهر میشود! نقل خاطرهای از «ایرج پزشکزاد» نویسندۀ رمان «دائیجان ناپلئون». [ادامه مطلب]
* * *