دل خون شد از امید و . . . (برای روحانگیز)
شعر: هلالی جغتایی
تنظیم و اجرا: پرویز یاحقی
خواننده: حمیرا
دل خون شد از امید و نشد یار، یار من
ای وای بر من و دل اميدوار من
ای سيل اشک خاک وجودم به باد ده
تا بر دل كسی ننشيند غبار من
از جور روزگار چه گويم كه در فراق
هم روز من سيه شد و هم روزگار من
زين پيش صبر بود دلم را، قرار نيز
يا رب كجا شد آن همه صبر و قرار من؟
نزدیک شد كه خانهی عمرم شود خراب
رحمی بكُن! ورنه خرابست كار من
گفتی برو هلالی و صبر اختيار كُن
وه چون كنم؟ كه نيست به كف اختيار من
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *