بُتپرست
شعر: [ابوالقاسم] زارعی
آهنگ: سلیمان اکبری
خواننده: مرضیه
ساختم بُتی دیشب ز تو با مرمر رویایِ خود
جان دادمت با یک جهان نازکخیالیهای خود
لبخند شیرینی هم ایجان
بر زیر لبهایت نهادم
اول دلم را هدیه کردم
و انگاه به پای تو فتادم
مستانه افشاندم بُتم
بوسه ز سر تا پای تو
لبهای من آتش گرفت
از آتشین لبهای تو
سرگشتهی دشتِ جنونم تا که هستم
از ساغر عشق تو زیبا مستِ مستم
غیر از تو دیگر در جهان یاری ندارم
دور از تو جز پیمانه غمخواری ندارم
* * *