خدایا ببخشای
شعر: عبدالرضا سحبان
آهنگ: علیرضا خواجهنوری
خواننده: مرضیه
خدایا ببخشای
خدایا ببخشای
اگر گاه گاه
ز دست تو من شِکوهها میکُنم
بزرگا جهانآفرینا ببخش
اگر گاه گاهی خطا میکُنم
تو خود بهتر آگاهی از هر کسی
که در سینهی من دلی تنگ است
دلی تنگ و محزون و سوزان ز درد
که با من مُدامش سر جنگ است
چو مینالد از فتنهی روزگار
مرا چشم گریان به خون میکِشد
ز سر تا به پا آتشم میزند
مرا تا به دشت جنون میکِشد
در آن دشت سوزانِ بیانتها
مرا آشنایی به غیر از تو نیست
به دشتِ جنون هم پناهم تویی
که ما را خدایی به غیر از تو نیست
جهان داورا، از همه زندگی
مرا توشهای نیست جز اشک و آه
خدایا بر این اشک و آهم ببخش
که مویم سپید است و رویم سیاه
اگر شِکوهای بر زبان میرود
الهی تو دانی که از سینه نیست
اگر آهی آیینه را تیره کرد
خدایا کدورت از آیینه نیست
* * *