زنی چراغ به دست
سروده و صدا: نادر نادرپور
موسیقی متن: کریم گوگردچی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۲
زنی چراغ بهدست از سپیدهدم آمد،
زنی که موی بلندش در آستان طلوع
غبار روشنی سُرخ شامگاهان داشت.
بر آستانه نشست.
ز پشت مردمکش آفتاب را دیدم
که از درخت فراتر رفت
بهروی گونهی گلرنگ صبح پنجه کشید
نگاه روشن زن
خراش پنجهی خورشید را نشانم داد.
عبور عقربهای، ساعت طلایی را
در آسمان، به دو قسمت کرد
زن از مدار زراندود نیمروز گذشت
به شامگاه رسید.
ز پُشت مردمکش آفتاب را دیدم
که از درخت فرود آمد
بهروی گونهی بیرنگ خاک پنجه کشید،
نگاه خیرهی زن
خراش پنجهی خورشید را نشانم داد!
زمان، زمان عزیمت بود.
زنی چراغ بهدست از حصار شب میرفت
مرا، اشارهکنان، از قفای خود میبُرد
زنی که موی بلندش در آستان غروب
شکوه روشنی سُرخ صبحگاهان داشت،
زنی که آینهای در نگاه، پنهان داشت . . .
تهران ـ ۱۶ تیر ماه ۱۳۴۸
از مجموعهی « از آسمان تا ریسمان»
* * *
از دیگر سرودههای «نادر نادرپور» در این سایت:
(صدای شاعر ـ متن اشعار)
* * *