هجوم
سیاوش کسرایی
(صدای شاعر)
هجوم
دل ببایدت نهاد
تا که جنبشی در آشیانه آوری!
غُنچه تا که سر ز خواب بر کُند
بُلبُلک
بانگ بایدت که عاشقانه آوری!
گفتم آن نهال نو رسیده را
شایدت قیام قامتی تمام
تا رسی که سر بر آستانه آوری.
شب ز نیمه رفت و صبح بر دریچه میدمد
بیخبر دگر چرا فسانه آوری!؟
نیست رامت این سمند توسن و نمیرود
صد، اگر که تازیانه آوری!
شاخهٔ رمیده! آن گل سپید
ـ ناروا سپرده بر گذار کوچهها ـ
میشود
دیگرم بهسوی خانه آوری؟
میشود که غُلغُل شراب را
جای هایهای گریهٔ شبانه آوری؟
یا اگر بخوانمت، بهناز
باز
ای سیاهچشم
این شب سیاه را بهانه آوری!
سر بپیچی و نشیب گیسوان
پشت عاج شانه آوری!؟
رفتی از برابر نگاهم ای درخت شعلهها و باز
چشم دارمت
کز کنار گوشهای شبی زبانه آوری!
بیتو میکُشد زمانهام
میشود که با من ای امید تهمتن
همدلی کُنی هجوم بر زمانه آوری!؟
۱۳۴۹
سیاوش کسرایی
از مجموعهی «تراشههای تبر»
● پانویس:
ـ شعر «هُجوم»، اولین بار با صدای خود شاعر در شامگاه شنبه ۲۳ مهر ماه ۱۳۵۶، (شب ششم از ده شب با شاعر ان و نویسندگان) در انجمن فرهنگی ایران ـ آلمان (گوته)، خوانده شد.
* * *
یادنامهٔ «سیاوش کسرایی» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *