غزل برای درخت ـ این بار
سروده و صدای: سیاوش کسرایی
تو قامت بلند تمنایی ای درخت!
همواره خفته است در آغوشت آسمان
بالایی ای درخت!
دستت پُر از ستاره و جانت پُر از بهار
زیبایی ای درخت!
وقتی که بادها
در برگهای درهم تو لانه میکُنند
وقتی که بادها
گیسوی سبزفام تو را شانه میکُنند
غوغایی ای درخت
وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است
در بزم سرد او
خنیاگر غمین خوشآوایی ای درخت!
در زیر پای تو
اینجا شب است و شبزدگانی که چشمشان
صبحی ندیده است
تو روز را کجا؟
خورشید را کجا؟
در دشت دیده غرق تماشایی ای درخت؟
چون با هزار رشته تو با جان خاکیان
پیوند میکُنی
پروا مکُن ز رعد
پروا مکُن ز برق که بر جایی ای درخت!
سر برکش ای رمیده که همچون امید ما
با مایی ای یگانه و تنهایی ای درخت!
از مجموعهٔ «با دماوند خاموش»
* * *
اینبار
بار دگر اگر به درختی نظر کُنم
یا از میان بیشه و باغی گذر کُنم
چشمم به قد و قامت دار و درخت نیست
چشمم به روی نقش و نگار بهار نیست
چشمم به برگ نیست
چشمم به غنچه و گل و سبزینه خار نیست
چشمم به دستهای پُر شاخسار نیست
این بار چشم من به سوی آشیانههاست
آنجا که میتپد دل نوزاد زندگی
وندر هجوم سختترین تندبادهاست
آماجگاه تیر تگرگ و سنان برق
پرواز گاه خوشدلی و خانهٔ بلاست
چشمم به لانههاست
ای جوجگان از دل توفان برآمده
چشمم پی شماست!
۱۳۵۴
از مجموعهٔ «چهل کلید»
● پانویس:
سرودههای «غزل برای درخت» و «اینبار»، اولین بار با صدای خود شاعر در شامگاه شنبه ۲۳ مهر ماه ۱۳۵۶، (شب ششم از ده شب با شاعر ان و نویسندگان) در انجمن فرهنگی ایران ـ آلمان (گوته)، خوانده شد.
* * *
یادنامهٔ «سیاوش کسرایی» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *