کوچهها
شعر: شهیار قنبری
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: رامش
کوچهها! ای کوچهها! کوچههای آشنا
بشنوید بهر خدا، قصهٔ درد مرا
میکِشم بر دوش خود بار درد و غصه را
با غمی بیانتها، او مرا سازد رها
خاطرم آید که شبها، با تمام آرزوها
بوسه بر لبهای تشنه میزدیم، اما دریغا
میروم غمگین و خسته، با دلی سرد و شکسته
میروم اشکی بریزم از دل در خون نشسته
کوچهها! شاید نداند اینچنین دلگیرم امشب
با همین افسردهحالی تا سحر میمیرم امشب
♫ LP Cover ♫
* * *