افسانهٔ عشق
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: حبیبالله بدیعی
خواننده: رویا
ای عاشقان، ای بادهنوشان
ای عارفان، ای پردهپوشان
عشق این زمان افسانه گشته
غم ساقی میخانه گشته
دل در تب و من همچنان خاکستری، در کنار آتش نشستهام
شمعام که با افسردگی در پای این شعلههای سرکش نشستهام
ای آسمان، ای آسمان
ای بیخبر از تشنگان
ابر تو هم دیگر چرا باران ندارد
برقی زند گاهی ولی طوفان ندارد
دیوانهام، دیوانهام من که عمری دویدم پی عشق و هرگز وفایی ندیدم
من که در بی نیازی، ز دیوانهبازی به مجنون رسیدم
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *
از سرودههای «معینی کرمانشاهی» در این سایت
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانههای ماندگار
* * *