فریدون فرخزاد: شب بود، بیابان بود، زمستان بود

فریدون فرخزاد شب بود بیابان بود زمستان بود

شب بود بیابان بود، زمستان بود
شعر: ناصر رستگار نژاد
خواننده: فریدون فرخزاد

شب بود، بیابان بود، زمستان بود
بوران بود، سرمای فراوان بود
یارم در آغوشم هراسان بود
از سردی افسرده و بی‌جان بود

در پیشِ آن سیمین‌بر خوشگل
از جسم و جان خود بودم غافل
می‌کوشیدم بهرش از جان و دل
می‌بُردمش با خود سوی منزل

گیسویش از باد و باران گشته آشفته
در هر مویش گویی مروارید غلتان سُفته
طی شد راه دشوار
آخر بر من و یار
با بوسه‌ای گرمی به او دادم
با لبهای چون قند
بر رویم زد لبخند
برد آنهمه رنج و غم از یادم

♫  LP Cover  ♫

* * *

error: Content is protected !!