وای وای عمرم سر اومد
شعر و آهنگ: سعید مهناویان
خواننده: داود مقامی
اگه یادش بره که وعده با من داره
وای، وای، وای
اگه دل بیچارهمو به دستِ غم بسپاره
وای، وای، وای
ای خدا بهار اومد، گل من نیومد
وای، وای، وای
فصل کِشت و کار اومد، یار من نیومد
وای، وای، وای
دلِ من شکسته، طاقت نداره والا
اگه پیغوم بده دیگه دوستم نداره
وای، وای، وای
که دیگه نالههام براش اثر نداره
وای، وای، وای
ای خدا بهار اومد، گل من نیومد
وای، وای، وای
فصل کِشت و کار اومد، یار من نیومد
وای، وای، وای
دلِ من شکسته، طاقت نداره والا
می دونم یار من خبر نداره
که قلب من براش چه بیقراره
چشم من مونده بر ره جدایی
آخه انتظارم اندازه داره
ای خدا بهار اومد، گل من نیومد
وای، وای، وای
فصل کِشت و کار اومد، یار من نیومد
وای، وای، وای
دلِ من شکسته، طاقت نداره والا
دلم امشب اونو بهونه کرده
انتظارش منو دیوونه کرده
اگه یادش بره قولی که داده
نمیدونم دیگه کی بر میگرده
اگه یادش بره قولی که داده
ای خدا بهار اومد، گل من نیومد
وای، وای، وای
فصل کِشت و کار اومد، یار من نیومد
وای، وای، وای
دلِ من شکسته، طاقت نداره والا
* * *ترانهشناسی داود مقامی در سایت راوی حکایت باقی
* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید
* * *