در دنیای موسیقی هر از چندی در جایی از جهان آهنگ ترانهای از حسن استقبال مردم به شهرت میرسد؛ چنانکه ترانهسرایانی در کشورهای دیگر هم شعری به زبان خود بر همان آهنگ میگذارند و خوانندهای هم آن را اجرا میکند. در ایران پیشینهی بسیاری ترانههایی از ایندست به آهنگهای عربی و یونانی میرسد. ترانهی «شانه» با صدای پوران از آنجمله است.
رواج رادیو در ایران باخبر شدن علاقمندان از ترانههای روز و تازههای موسیقی در کشورهای دیگر را هم به همراه داشت. موهبت نبودن قانون «کپیرایت» و حق مولف و مصنف در ایران، زمینهساز بازتولید انبوهی از ترانههایی شد که آهنگ آن قبلا در جهان به شهرت کافی رسیده بود. در واقع یک سوم کار ترانه که موسیقی آن باشد از قبل آماده بود؛ ترانهسرا بر پایهی آن آهنگ شعری سوار میکرد و خوانندهای هم برای اجرای آن پیدا میشد.
به جز رادیو، آگاهی و دستیابی به ترانههای شهرتیافته در کشورهای دیگر، از طریق هنرمندانی بود که برای اجرای کنسرت به آن ولایات میرفتند. آنجا یا به ذوقی که خود داشتند یا به سفارش ترانهسرایی در ایران، پرسوجو میکردند و در بازگشت چند صفحهی گرامافون از آن ترانهها را هم با خود میآوردند.
ترانهی «البنت الشلبیه» ساختهی برادران رحبانی (الأخوین الرحبانی) و صدای «فیروز» خوانندهی معروف لبنانی نمونهای از ایندست ترانهها است. ترانهای که در ایران با شعری از «ناصر رستگارنژاد» و با صدای «پوران شاپوری» اجرا شد. این نمونهی فارسیشدهی از آن ترانه، «شانه» نام داشت.
در چگونگی ساختن ترانهی «شانه» دو روایت وجود دارد که راوی آنها خود ترانهسرا (ناصر رستگارنژاد) است. اما بر اساس تفاوتهایی که در این روایتها وجود دارد معلوم نیست کدامیک درست و معتبر است.
او در مصاحبهای گفته است: «مهدی خالدی و گروهش که برای اجرای کنسرتی به لبنان رفته بودند، در بازگشت به ایران چند صفحه از ترانههای مشهور آنجا را با خود آوردند. یکی از آنها البنت الشلبیه با صدای «فیروز» بود. من شعر «شانه» را بر آهنگ آن نوشتم و نظرم این بود بدهم «ویگن» بخواند. یک روز عباس شاپوری (آهنگساز و همسر پوران) آن را شنید، خیلی خوشش آمد و گفت «این را بده پوران بخواند»؛ من گفتم: «حرفهای این ترانه از زبان مرد و خطاب به زن گفته شده. برای پوران که خودش زن است، مناسب نیست.» ولی عباس شاپوری خبر این شعر و ترانه را بهگوش پوران رساند و او با اصرار زیاد این ترانه را از من گرفت و خواند. از آنجا که پوران تحریرهای عربی را در اجرا خوب در میآورد، این ترانه با صدای او گل کرد.» [+]
روایت دیگر ناصر رستگار نژاد از چگونگی ساختن ترانهی «شانه» این است که: «پوران و عباس شاپوری مسافرتی به مصر و لبنان داشتند. در آن روزگار من علاقه فراوانی به «فیروز» خواننده عرب داشتم. از آنها خواستم تا چند صفحه از کارهای او را برای من بیاورند. برای یکی از این آهنگها به نام بنت شلبیه شعری ساختم. ترانه ابتدا توسط پوران و بعدها به صورت دوئت با ویگن اجرا شد.» [+]
شما البته تفاوتهایی که این دو روایت با هم دارند را درمییابید. ولی نکتهی جالب اینجاست که «البنت الشلبیه» هم که خانم فیروز خوانده بود، شعری مرد ـ سروده داشت و در توصیف «دختری چشم بادامی اهل شلبیه»، و خطاب به او بود. جالبتر باز اینکه در سالهای بعد هم دوبارهخوانی این ترانه بیشتر توسط زنان خواننده اجرا شده است.
به جز این اما چند نکتهی دیگر هم وجود دارد که شاید کمتر به چشم و نظر آمده باشد. نکتههایی که بررسی آنها روایت دیگری از چگونگی ساخته شدن ترانهی «شانه» به دست میدهد. مثلا اینکه:
ـ اگر صفحهی ترانهی اصلی را مهدی خالدی به سلیقهی خود از لبنان آورده، چرا تنظیم آهنگ برای اجرا روی شعر فارسی به خود او سپرده نشده است. (مهدی خالدی آهنگساز و کسی بود که «دلکش» را کشف کرد.)
ـ از ترانهی «شانه» آنچنان که بر روی صفحهی آن هم آمده است اجرایی هم با تنظیم «ابراهیم سلمکی» و صدای «قاسم جبلی» وجود دارد. ابراهیم سملکی در ساختن ترانههای مردمپسند دستی توانا داشت. بیشتر آهنگهایی که میساخت برگرفته از ریتم و ملودی ترانههای مصری ـ عربی بود. از سویی با توجه به شعر ترانه که در توصیف و خطاب به زن است، اجرای «قاسم جبلی» منطقی و برای شنونده باورپذیر است. (در نمونهای که قاسم جبلی میخواند، چند بیت بیشتر از اجراهای پوران، وجود دارد.)
با استناد به این موارد فرض این است که اجرای سلمکی ـ جبلی در زمان خود جلوهای آنچنان که باید، نیافته است. گزینهی بعدی پوران شاپوری است که در آن سالها هم از شهرت هنری و محبوبیت، و هم در رادیو و مجامع از بعضی حمایتها برخوردار بود. این بار تنظیم آهنگ با «عباس شاپوری» (آهنگساز و همسر پوران)، یا «انوشیروان روحانی» است. (انوشیروان روحانی در ضمن با پوران پیوندی خانوادگی هم دارد. خواهر پوران همسر اوست.)
ترانهی شانه در تنظیم و اجرای جدید، اول با صدای پوران، و کمی بعدتر با همخوانی ویگن ضبط میشود. در واقع ترانهای که مورد استقبال عموم قرار میگیرد و تا امروز ماندگار شده، همین اجرای دو صدایی پوران و ویگن است.
باری، ملودی و آهنگ ترانهی «البنت الشبیله» ساختهی «الأخوین الرحبانی» بارها به زبانهای مختلف در کشورهای دیگر ـ از جمله ترکیه ـ هم خوانده و اجرا شده است. نمونههای بازخوانیشده به زبان عربی که فراوان است، نمونههایی هم که توسط خوانندگان ایرانی بازخوانی شده البته کم نیست. حتی نمونههایی هم وجود دارد که خوانندگان غیر ایرانی آن را اجرا کردهاند. نکتهی جالب و قابل توجه در این نمونهها این که: گرچه شعر و آهنگ ترانهی اصلی به زبان عربی است، اما خوانندگان غیر ایرانی هم در اجرای خود شعر «شانه» را و به زبان فارسی میخوانند.
متن ترانهی «شانه» از ناصر رستگار نژاد
(ابیات درون [قلاب] در اجرای «قاسم جبلی» آمده است.)
بر گیسویت ای جان، کمتر زن شانه
چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه
بگشا ز مویت گرهی چند ای مه
تا بگشایی گرهی شاید ز دل دیوانه
[[زیبا رویی، مشکین مویی
هر دم مویت افشان سویی
در حلقهی مویت دارد دل خانه
آزرده میشود ای زیبا زنی هر دم شانه
مهرت دارم در دل یارم
قهرت مشکل سازد کارم.]]
دل در مویت دارد خانه
مجروح گردد چو زنی هر دم شانه
در حلقهی مویت بس دل اسیر است
بینم خونین دل این و آن سر هر دندانه
* * *
مجموعهای از نمونههای فارسیشدهي ترانههای مشهور را در اینجا بشنوید!
* * *