بیخبر ماندی ز حالم (گلهای رنگارنگ ۴۲۰)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مهستی
آن که دلم را بُرده خدایا
زندگیم را کرده تبه، کو؟
همنفسم کو، آن که نگاهش
روز من از غم کرده سیه کو؟
بی خبر ماندی ز حالم ز آنچه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان میدهد خاکستر من
شعلهی عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامالِ آتش، غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیدهی مستِ تو
گریم از بختِ بدِ خود، نالم از دستِ تو
رُخت، سحرِ نو دمیدهی من
فروغ رُخت، نور دیدهی من
برخیز و بیا ای امید دلم شام من سپری کُن
تویی که به دل نقشِ غم زدهای
چو غنچه گره بر دلم زدهای
بر خستهدلان چون نسیم سحر
یک نفس گذری کُن
هر کجا گذری، زیر پا نظری کُن
* * *