«سعید دبیری» به عنوان ترانهسرا کارنامهی پُر و پیمانی دارد. ترانههایش در کیفیت هم متنوع است. از زمستون [افشین مقدم]، فرنگیس [سیاوش قمیشی]، قلک چشات [سیمین غانم]، پرنده [گوگوش]، تا ترانهی «دوستت دارم» با صدای سوسن که به قول خودش «قافیه مافیه هم نداشت!» داستان چگونگی سرودن این ترانه را از زبان خود او بشنوید.
ما آنتراکتمان بود. (اون یک ربع ـ بیست دقیقهای که بچههای ارکستر چایی، چیزی میخورند.) یه آقایی اومد. (آقای عبدالله ریاحی بود.) اومد جلو گفت: «آقای سعید دبیری شمائید؟» گفتم: «بله.» گفت: «یه خانمی هست از شهرستان، سواد درستحسابی هم نداره، ولی صداش قشنگه؛ میخوام کمکش کنی.» من روی همون میز و اون بیستدقیقه «دوستت دارم میدونی» را نوشتم. (میدونید قافیه مافیه هم نداره اصلا.) گفتم حالا یه چیزی همینجوری هست، میدیم این آقا هم که حالا اومده دلش خوش باشه، بره. بعد از یک مدتی دیدم این کار من سر و صدا کرده، بد جوری. یک خانمی به اسم «سوسن» خوانده این را.
. . .
یه روزی یه آقایی اومد گفت: «خانم سوسن میخواد شما را ببینه.» خیلی ذوق کردم. کت شلوار مهمانیام را پوشیدم، با کروات و این حرفها! رفتم لالهزار. (تاتر دهقان بود. خانم سوسن اونجا میخواند.) اون آقایی که بهحساب مدیر در ورودی تاتر بود گفت: «اینجا چیکار میکنی!؟» (خیلی جوان بودم) گفتم: «خانم سوسن منو دعوت کرده.» گفتش: «خانم سوسن شما را دعوت کرده!!؟» (یه طوری انگار که منو خیلی ریز میدید.) خُب سوسن خیلی ستاره شده بود. گفت: «بشین تا برنامهش تموم بشه.» من نشستم. بیستدقیقهای گذشت، خانم سوسن اومد، گفت: «این دبیری، دبیری که میگن کجاست!؟»
. . .
بعد از اونم آقای (امیر پازوکی بود.) گفت: «حالا که تو داری این کار را میکنی، بیا چند تا کار هم با هم بکنیم.» ترانه «دختر دیوونه» را براش نوشتم. «از خونهتون بیاین بیرون آی آدمای خوشبخت» که ایرج خواند توی یکی از این فیلمها بود که فردین لب میزد. بعدا دیدم که من دارم راه را اشتباه میرم. من که خُب این کار را بلدم، ساز هم که دارم میزنم. برم تو رشتهی خودم، توی پاپ، حرفهایتر کار کنم. یه جوری دیگه از لالهزار کشیدم بیرون.
. . .
* * *
یادمان «سوسن» به روایت «راوی حکایت باقی»
* * *