دلکش: بازگشته

دلکش بازگشته

بازگشته
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: دلکش

امید جانم ز سفر باز آمد
شکر دهانم ز سفر باز آمد

عزیز آن که بی‌خبر
به ناگهان رود سفر
چو ندارد دیگر دلبندی
به لبش ننشیند لبخندی
چو غنچه‌ی سپیده‌دم
شکفته شد لبم ز هم
که شنیدم یارم باز آمد
ز سفر غمخوارم باز آمد

همچنان که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر
ناگهان نگار من
چنان مه نو آمد از سفر
من هم پس از آن دوری
بعد از غم مهجوری
یک شاخه‌ی گل بُردم به برش
دیدم که نگار من
سر خوش ز کنار من
بگذشت و به بر یار دگرش

وای از آن گُلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود
گُل که شُهره شد به بی‌وفایی
ز دیدن چنین جدایی
ز غصه پاره پیرهن بود

پانویس:
ترانه‌ «بازگشته» را می‌توان مُکمل یا پیوستی بر ترانه‌ی «سفر کرده» دانست. آن ترانه نیز اثر مشترک این سه هنرمند است. [در اینجا بشنوید!]

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

error: Content is protected !!