قدمت همزیستی انسان با حیوانات به عهد دقیانوس میرسد. سگ اصحاب کهف. نام حیوانات در کتب مقدس ادیان مختلف هم آمده است. در قرآن، سورهی فیل و عنکبوت. در تاریخ ادبیاب مکتوب خودمان کلیله و دمنه را داریم که حکایات پندآموز است از زبان انواع حیوانات. در ترانههای محلی هم کم نیستند شترهای صبور، کبوترهای نامهبر و پرستوهایی که با بهار میآیند.
راستش نمیدانم نزد ملل دیگر چگونه است. آیا در ترانههای آنها هم نام حیوانات گوناگون هست!؟ در ترانههایشان حیوانات را مورد خطاب قرار میدهند؛ یا با آنها درد دل هم میکنند!؟ اما میدانم و میدانید که در موسیقی ایرانی ترانههایی که در آن نامی از حیوانات آورده شده ـ از پرنده و چرنده، تا خزنده و درنده ـ کم نیستند.
در داستانهای کلیله و دمنه یا مثلا نمایشنامهی شهر قصه حیوانات نقشی تمثیلی دارند و هر کدام نماد خصلت و خصوصیتی هستند. روباه مکار است و کلاغ خبرچین و از ایندست، در ترانههای روز اما علاوه بر این تمثیلها، حیوانات مورد خطاب هم واقع میشوند. در اوقات دلتنگی، قناری همدم آدم میشود و طوطی همصحبت او در روزهای تنهایی و بیهمزبانی.
در جعبه موسیقی این صفحه مجموعهای از ایندست ترانهها را میشنوید. تا مبادا تقدم و تآخری پیش بیاید اسمها به ترتیب حروف الفبا آمده است و نام خوانندگان هم به همین سیاق. البته که این مجموعه میتواند با همکاری شما و دیگر علاقهمندان کاملتر شود. اگر نمونههایی دیگری میشناسید، یادآوری کنید تا به این جعبهی موسیقی اضافه کنم.