شب مهتاب
(امشب شب مهتابه)
شعر: علیاکبر شیدا
آهنگ: علیاکبر شیدا
امشب به بر من است آن مایه ناز
یارب تو کلید صبح در چاه انداز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب، با من بیچاره بساز
امشب شب مهتابه، حبیبم را میخوام
حبیبم اگر خوابه، طبیبم را میخوام
گویید فلانی آمده
آن یار جانی آمده
مست است و هشیارش کُنید
خواب است و بیدارش کُنید
آمده حال تو، احوال تو
سفید روی تو، سیه خال تو
ببیند، برود
امشب شب مهتابه، حبیبم را میخوام
حبیبم اگر خوابه، طبیبم را میخوام
کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی
می باشد و می باشد و می باشد و می
او گه لب می بوسد و گه من لب وی
او مست ز می گردد و من مست ز وی
امشب شب مهتابه، حبیبم را میخوام
حبیبم اگر خوابه، طبیبم را میخوام
ماه، غلام رُخِ زیبای توست
سرو، کمر بستهی بالای توست ای عزیزم
مجمع دلهای پریشانِ جمع، ای حبیبم
چینِ سر زلفِ چلیپای توست ای عزیزم
ای مَه اَنور، لعلِ تو شکر،
از همه بهتر، قندِ مکرر
قند مکرر، لب و دندان توست ای عزیزم
قند مکرر، و لب خندان توست ای عزیزم
* * *
امشب شب مهتابه (مجموعه ترانهها)
* * *