غزل (در استقبال از غزل هوشنگ ابتهاج ـ سایه)
فروغ فرخزاد
(مجموعه ترانهها)
غزل
چون سنگها صدای مرا گوش میکُنی
سنگی و ناشنیده فراموش میکُنی
رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربههای وسوسه مغشوش میکُنی
دست مرا که ساقهی سبزِ نوازش است
با برگهای مُرده همآغوش میکُنی
گمراهتر از روحِ شرابی و دیده را
در شعله مینشانی و مدهوش میکُنی
ای ماهی طلایی مُردابِ خونِ من
خوشباد مستییت، که مرا نوش میکُنی
تو درهی بنفشِ غروبی که روز را
بر سینه میفشاری و خاموش میکُنی
در سایهها، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه از چه سیهپوش میکُنی؟
فروغ فرخزاد
از مجموعهی «تولدی دیگر»
* * *
بازگشت به «یادنامهٔ فروغ فرخزاد»
* * *