«احمد شاملو»، یکی از چند شاعر نوپرداز و معاصر است که سرودههایی از او در زمانی که زنده بود ترانه شد. شروع آن «شبانه»هایی بود به انتخاب «اسفندیار منفرد زاده» که همراه با موسیقی او با صدای «فرهاد مهراد» اجرا شد. گرچه میدانیم که «شاملو» ترانهسرا نبود و در طول حیات هنری خود شعری بهقصد اجرا به شکل ترانه نسرود.
پس از درگذشت شاعر اما علاقهی هنرمندان آهنگساز و خوانندگان مختلف به ترانه کردن سرودههای او همچنان باقی ماند، همانگونه که تجربهی اجراهای متفاوت از اشعار او همچنان باقیست.
در این میان چند سروده از «احمد شاملو» بیشتر از دیگر اشعار این شاعر به ترانه در آمده است. از جمله «مه» (بیابان را سراسر مه گرفتهست) که در جعبهی موسیقی این صفحه نمونههایی از آن را میشنوید.
مِه
بیابان را، سراسر، مه گرفتهست.
چراغِ قریه پنهان است
موجی گرم در خونِ بیابان است
بیابان، خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیانِ گرمِ مه، عرق میریزدش آهسته از هر بند.
«ــ بیابان را سراسر مه گرفتهست. [میگوید به خود، عابر]
سگانِ قریه خاموشاند.
در شولای مه پنهان، به خانه میرسم. گلکو نمیداند. مرا ناگاه در
درگاه میبیند، به چشمش قطره اشکی بر لبش لبخند، خواهد گفت:
«ــ بیابان را سراسر مه گرفتهست… با خود فکر میکردم که مه گر
همچنان تا صبح میپایید مردانِ جسور از خفیهگاهِ خود به دیدارِ عزیزان بازمیگشتند.»
◊
بیابان را
سراسر
مه گرفتهست.
چراغِ قریه پنهان است، موجی گرم در خونِ بیابان است.
بیابان، خسته لببسته نفسبشکسته در هذیانِ گرمِ مه عرق میریزدش آهسته از هر بند…
۱۳۳۲
از مجموعۀ «هوای تازه»
* * *
آثار «احمد شاملو» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *