در تاریکی
نوشتۀ «احمد محمود»
با صدای: راوی حکایت باقی
اجرا: چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۲
«احمد محمود» متولد چهارم دی ماه سال ۱۳۱۰ در اهواز بود. در جوانی بهقول خودش گرفتار امر سیاست شد و بعد زندان و زندان و تبعید، تا سال ۱۳۳۶ که دوران زندان و تبعید او تمام شد. او با همۀ اشتیاقی که داشت، نشد و نتوانست که به تحصیل ادامه دهد. پس بهناچار در مشاغلی مختلف به تلاش معاش پرداخت که همین، فرصتی برای آشنایی نزدیک و رو در روی او با جامعه و مردم عادی کوچه و خیابان شد. آنچه که بعدها در زمان خلق رمان «همسایهها»، ـ رمانی که افراد مختلفی از قشرهای متفاوت اجتماع در آن نقش دارند ـ اثر خود را گذاشت و از آن اثری مردمی و ارزنده ساخت.
از «احمد محمود» همچنین رمانهای «داستان یک شهر»، که در واقع بهنوعی دنبالۀ رمان «همسایهها» و حکایت دوران تبعید او بههمراه گروهی دیگر، در شهرهای بندری جنوب ایران است؛ و همینطور رمان «زمین سوخته»، که تجربه و گزارش او از روز و سالهای شروع جنگ ایران و عراق در خوزستان و شهر اهواز است؛ و بالاخره رمانهای سه جلدی «مدار صفر درجه»، و «درخت انجیر معابد»، بهجا مانده. جدا از این رمانها، چند مجموعه از داستانهای کوتاه او چاپ و منتشر شده که میشود از جمله: «پسرک بومی»، «غریبهها»، «زائری زیر باران» و «از مسافر تا تبخال» را نام برد.
«احمد محمود» یکی از چهرههای برجسته و معتبر «ادبیات جنوب» بود که تا پایان عمر، بیادعا و در کمال فروتنی کار کرد، و از جمله کسانی است که نام و جایگاه او در ادبیات معاصر ایران مشخص و بیچون و چراست. او روز جمعه، دوازدهم مهر ماه سال ۱۳۸۱، بهدنبال یک دورۀ بیماری سخت ریوی، در بیمارستان مهراد، در تهران درگذشت.
در قصههای «احمدمحمود»، زنان از حرمت و جایگاه خاصی برخوردارند. داستان کوتاه «در تاریکی»، نمونهای از نگاه این نویسنده است به مظلومیت زن ایرانی، و ستم مضاعفی که بر این نیمۀ دیگر میرود. «شریفه» نمادی از زن روستایی و محروم است.
این داستان اولین بار در بهمن ماه سال ۱۳۴۴، و در مجلۀ «پیام نوین» بهچاپ رسید. چیزی نزدیک به نیم قرنِ پیش. ولی فضای خرافه زدۀ روستا، «جاسم» که مرد سنتی ایرانی را نمایندگی میکند، باورها و آرزومندیهای مردم آن اجتماع بسته و کوچک اما، انگار حدیث زنده و تازۀ امروز است.
«در تاریکی»، در سال ۱۳۷۱ در مجموعه داستان «از مسافر تا تبخال»، بازچاپ شد. اجرایی که خواهید شنید از نسخۀ چاپ شده در این کتاب است.
* * *