سروده و دکلمه: شهیار قنبری
ترانهخوان: ابراهیم حامدی
آهنگ ترانه: فرید زلاند
تنظیم آهنگ: D. Tobacman
آقای عبدالصمدی مرا که از صف بیرون زده بودم، در برابر همه فلک کرد. دبستان خزائلی فضل. کلاس، کلاس نبود، تختهبند شکنجه بود انگار!
حاجآقا بوذری هم، دبیر فارسی بود. البرز. او دبیر فارسی بود و مداد لای انگشتهامان میگذاشت و فشار میداد.
این ترانه را با استادِ گُل، به دکتر ابراهیم بنیاحمد که «جهانِ تربیت»اش بهشتِ کودکی من بود پیشکش میکنم. با این معلم خوب، دردِ چوب معلم بد از یادم رفت.
با او بودم که به شعر رسیدم. هر چه دارم از اوست. پیش از زمستان ۵۷، شبی او را به تماشای فیلم «سهراب شهید ثالث» بردم. در حقیقت حکایتِ زندگی استاد بود.
در تاریکی سالن، چهرهی مسیحاییاش را دیدم که در باران گریه غرق شده بود!
سرزمین من، معلم بد را بر دست مینشاند و معلم خوب را اخراج میکند.» .»
[دریا در من، گزینۀ ترانههای شهیار قنبری، نشر نکیسا (آمریکا)، چاپ اول ۱۹۹۵، صفحهی ۱۳۵ و ۱۳۶]
به تیغ آفتاب قسم،
نفسبریده منم!
از لج این کج کلاه
دوباره رج میزنم.
آهای معلم بد!
چقدر جریمه باید؟
چند تا ستاره بسه،
برای جمع و منها؟
برای ضرب و تقسیم،
تا کشف این معما؟
تا بوسۀ قدیمی
چند تا ترانه راهه؟
چند تا سپیده، رنگی؟
چند تا سپید سیاهه؟
جریمههای خطی،
جریمههای حرفی،
جریمههای آبی،
جریمههای برفی.
علم بهتر است یا ثروت؟
گوشۀ پرت نیمکت
بغلبغل، تعارف
غزلغزل، خشونت.
آهای معلم بد!
چقدر جریمه باید؟
بغض کدوم پرنده
باید هنوز بباره؟
زخم کدوم قناری،
مرهم این دیاره؟
چند تا شکار آهو
تا ته بیشه مونده؟
تا اینجا داغ آواز،
چند تا قفس سوزنده؟
آهای معلم بد!
چقدر جریمه باید؟
Laguna Beach ـ ۱۹۹۱
* * *
لینکهای مرتبط با مطلب در این سایت:
«آهای معلم بد» سرود و دکلمه «شیهار قنبری»
خاطرهای تلخ از روز اول مدرسه به نقل از «کیومرث پوراحمد»
«تسبیح» نوشته: هوشنگ مرادی کرمانی (داستانهای مجید)
یادی از «اول مهر»، روز شروع مدارس در ایران (نوشتهای از: راوی حکایت باقی)
«اولیها» فیلمی از «عباس کیارستمی» (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)
* * *
دکلمه ـ ترانههای «شهیار قنبری» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *