بابا برفی
نوشته: جبار باغچهبان
موسیقی: احمد پژمان
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۱
با صدای:
فریدون دائمی: قصهگو
پرویز نارنجیها: بابا برفی
ایرج پزشکیان: پدر بزرگ
صدای بچهها: مرتضی جزئی، سونیا خلفی، مهران بخشایش، فریده کمالزاده
طرح و نقاشی: آلن بایاش
موسیقی: احمد پژمان
* * *
«جبار باغچهبان»، شناختهتر از آن است که من اینجا سردستی بخواهم چیزی در معرفیاش بنویسم. کافیست در موتورهای جستجوی اینترنتی نامش را بنویسید و فقط از خواندن فهرست ابتکارات و کارهایی که او در نزدیک به یکقرن پیش انجام داده، شگفتزده شوید. شگفتزده از همت و پشتکار انسان والایی که او بود.
گرچه او خود در جایی نوشته است: «من جبار باغچهبان، هرگز شایسته ندانستهام که بر تلاشهای خود، نام «خدمت به جامعه» را بگذارم یا خود را «خدمتگزار جامعه» بدانم. بلکه برعکس، این «جامعۀ بزرگ بشریت» بوده که به من خدمت کرده و مرا مدیون خود ساخته است. چراغی در سر راهم گذاشت تا در تاریکیهای شب، گم نشوم. آنچه کردهام و میکُنم برای ادای اینهمه دینی است که به گردن دارم.»
داستان «بابا برفی»، یکی از آثار او برای کودکان است. این کتاب اولبار در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ و منتشر شد و در همان سال [سال ۱۳۴۹] دو جایزۀ «کتاب برگزیدۀ کتاب کودک در ایران» و «دیپلم افتخار یونسکو» را از آن خود کرد.
نقاشیهای کتاب از «آلن بایاش» فرانسوی است. او که از تصویرگران معروف کتاب کودک است با بیش از چهار دهه زندگی در ایران با فرهنگ ایرانی آشنا بود. از اینروست که تصاویر کتاب، گویا و همسطح با تخیلات و تصورات کودکانیست که در آن مقطع سنی، مخاطب نویسنده است.
کتاب «بابا برفی» در سال ۱۳۵۱، در یک صفحۀ گرامافون بهشکل گفتاری ـ شنیداری، با موسیقی «احمد پژمان»، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اجرا و منتشر میشود.
«بابا برفی»، قبل و بعد از انقلاب در ایران، بارها تجدید چاپ شده است. تصاویری که در این صفحه میبینید برگرفته از چاپ چهارم کتاب [سال ۱۳۶۱] است. من با تلاشی کردم، متاسفانه نسخه یا نمونهای از چاپهای اولیه این کتاب را به دست نیاوردم.
ولی آنچه که با کمی دقت متوجه خواهید شد این است که در نقاشیهای «آلن بایاش» فرانسوی، در این کتاب تصویری از چهار دختربچهای که نامشان هم در متن داستان آمده نمیبینیم. شاید هم در چاپهای بعد از انقلاب حذف شده باشد.
بهجز حذف تصویر دختربچهها در نسخۀ چاپی کتاب، مورد دیگر نام چند نفری از بچههای این قصه بود که در نمونۀ گفتاری ـ شنیداری آن تغییر کرده است. حمید [کوروش]، حامد [آرش]، کاظم [کامبیز]، مریم [میترا] و سارا [سودابه] شده است. حذف بعضی از تشبیهات در متن کتاب البته قابل درک است. مثل: «درختها را سرما زده بود، سبزیشان از بین رفته بود، مثل شاخ بُز، خشک و قهوهای رنگ شده بودند.»
و بالاخره یک نکتۀ جالب و آنهم اینکه: «ثمین باغچهبان» [پسر «جبار باغچهبان»] را اکثر ما بیشتر با «رنگینکمان» میشناسیم. مجموعهای از اشعاری کودکانه که او سرود و با آهنگهای همسرش «اِولین باغچهبان»، ترانه شد.
در آخرین بند از ترانۀ «پنج تا نقاشی» در این مجموعه آمده است:
«این آدم برفی، جلو تنور، بسکه نون پخته، آتیش گرفته. کی دیده که برف آتیش بگیره؟ بارون فروردین برفا رو شُشته.»
و حتما بهخاطر دارید و میدانید که: «ثمین باغچهبان»، مجموعه ترانههای «رنگینکمون» را به پدرش «جبار باغچهبان» [نویسندۀ قصۀ بابا برفی] تقدیم کرده است. تصویر آدم برفیای که جلو تنور نان میپزد شاید که از گذشتهها و کودکی او میآید، شبهایی که پدر، قصۀ «بابا برفی» را برایش تعریف میکرده است.
* * *
«بابا برفی» در شکل نوشتاری (PDF)
* * *
فهرست آثار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (۱۳۵۷ ـ ۱۳۴۴)
* * *