حکایت ترانه «مرگ قو» به روایت «عباس مهرپویا»

عباس مهرپویا مرگ قو

شهرت دکتر مهدی حمیدی شیرازی شاعر غزلسرا در تاریخ ادبیات معاصر ایران به دو چیز است. اول به مخالفتش با «شعر نو» و مشخصا «نیمایوشیج»، و دوم برای سرودن غزل «مرگ قو».

شعر «مرگ قو»، نخستین بار در یکی از هفته‌نامه‌های آن روزگار منتشر شد. «عباس مهرپویا» که استعداد آهنگ‌سازی را در خود و خیال خوانندگی را در سر داشت،‌ با انتخاب پنج بیت از این شعر، آهنگی بر آن ساخت و خود نیز آن را به شکل ترانه‌ اجرا کرد.

اجرای مهرپویا از «مرگ قو» باعث شهرت بیشتر این سروده از دکتر مهدی حمیدی شد. چند سال بعد «حبیب محبیان» بار دیگر این شعر را با آهنگ و اجرایی متفاوت خواند. از آن پس تا امروز آهنگ‌سازان و خوانندگان مختلف دیگری در اجرا و خواندن این شعر ذوق‌ورزی کرده‌اند. نمونه‌هایی از این ترانه‌ها را در جعبهٔ موسیقی این صفحه بشنوید!

در بارهٔ ترانهٔ «مرگ قو» با صدای عباس مهرپویا و اجازه دادن شاعر بر اجرای آن دو روایت وجود دارد. یکی گزارش «مجلهٔ جوانان» در معرفی این ترانه، و دیگری نقل قولی که دکتر «علی بهزادی» در جلد سوم از مجموعهٔ «شبه‌خاطرات» نوشته است.

در مطلب دکتر علی بهزادی، از فرد نقل قول کننده نامی برده نشده و اعتبار گفتهٔ او مشخص نیست. ضمن اینکه نام «عباس مهرپویا» هم در آن نوشتار «جمشید مهرپویا» نوشته شده که می‌دانیم اشتباه است. در آن بخش از خاطرات، چنین می‌خوانیم:

«مرگ قو» یکی از لطیف‌ترین غزل‌های حمیدی است و آن را می‌توان یکی از زیباترین غزل‌های زبان فارسی به‌شمار آورد. این شعر به محض انتشار موفقیت زیادی پیدا کرد. «جمشید مهرپویا» که بم‌ترین صداها را در میان خوانندگان آن زمان داشت روی آن آهنگ ملایمی متناسب با مضمون شعر گذاشت و آن را خواند. این ترانه هم خیلی زود معروف شد و هر روز چندین بار از رادیو پخش می‌شد.

شنیدم در آن زمان دکتر مهدی حمیدی در جمع دوستان گله کرده بود:
ـ مهرپویا برای خواندن شعر از من اجازه نگرفت جای خود، اسم مرا هم نیاورد مهم نیست. دست‌کم یک نوار از آن را هم برای من نفرستاد!
وقتی این سخن به گوش مهرپویا رسید، یک نوار اختصاصی با تشکر از دکتر حمیدی برایش فرستاد.
دکتر علی بهزادی، شبه‌خاطرات (جلد سوم) چاپ اول ۱۳۷۸ صفحهٔ ۳۰۰ و ۳۰۱

* * *

و اما مطلب «مجلهٔ جوانان» در معرفی «عباس مهرپویا»،‌ ترانهٔ «مرگ قو» که همراه با نُت آهنگ و ابیات انتخاب شده از این غزل بود، به این شرح است:

عباس مهرپویا مرگ قو

«مرگ قو» را باید بدون شک یکی از بهترین و معروفترین اشعار دکتر «مهدی حمیدی» دانست.
عباس مهرپویا خوانندهٔ جوان و مبتکر هم چون صدها نفر دیگر تحت‌تاثیر لطف و جذبهٔ «مرگ قو» قرار گرفت؛ منتهی به‌صورت آهنگی جالب و هنرمندانه از فکر و قلب او تراوش کرد. ابتدا به‌روی کاغذ آمد و سپس به‌مرحلهٔ اجرا در آورده شد.
مهرپویا، خود در بارهٔ ساختن این آهنگ می‌گوید.

«تعریف «مرگ قو» اثر دکتر مهدی حمیدی را خیلی شنیده بودم و اشتیاق بسیار داشتم که ببینم این اثر چگونه چیزی است،‌ تا آنکه در یکی از مجلات هفتگی آنرا خواندم. خوب به‌یاد دارم. روز یکشنبه‌ای بود، چندین بار این اشعار را مرور کردم و هر بار با لذت بیشتری از دفعهٔ قبل آنها را می‌خواندم. به‌طرز عجیب و بی‌سابقه‌ای تحت‌تاثیر واقع شده بودم. کمتر شعری تا این اندازه در من اثر کرده بود. عاقبت مصمم شدم بر این اشعار آهنگی بگذارم تا شاید بتوانم به‌نوبهٔ خود، تا آنجا که در قدرت دارم بر لطف و تاثیر این اشعار بیفزایم.»

بلافاصله پس از آن، مهرپویا با دکتر مهدی حمیدی تماس حاصل کرد و فکر خود را برای او بیان داشت. این تصمیم با استقبال شاعر روبرو گردید و قول داد که چنانچه آهنگ اثری هنری و ارزنده از آب در آید، در آینده نیز همکاری خود را با او ادامه بدهد.

اشعاری که مهرپویا از «مرگ قو» خوانده است شامل پنج بیت آن می‌باشد. زیرا اگر می‌خواست تمام آنرا بخواند، آهنگی دراز و طولانی می‌شد. این پنج بیت را وی [عباس مهرپویا] به سلیقهٔ خودش از «مرگ قو» برگزیده است.

سازهای اصلی که در آهنگ «مرگ قو» شنیده می‌شود شامل فلوت و ویلون است که توسط نوازندگان مخصوص ارکستر مهرپویا ـ مورین [اروین موره] نواخته شده است.

برگرفته از متن مطلبی که در «اطلاعات جوانان» در بارهٔ ترانهٔ «مرگ قو» منتشر شده بود. تمام متن را در اینجا بخوانید.

عباس مهرپویا مرگ قو

ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﻗﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﻓﺮﯾﺒﻨﺪﻩ‌ﺯﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺒﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺷﺐِ ﻣﺮﮒ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﯽ
ﺭﻭﺩ ﮔﻮﺷﻪ‌ﺍﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻏﺰﻝ ﺧﻮﺍﻧَﺪ ﺁﻥﺷﺐ
ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏزل‌ها ﺑﻤﯿﺮﺩ
[ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺑﺮ ﺁﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻍ ﺷﯿﺪﺍ
ﮐﺠﺎ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﮐﺮﺩ، ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺷﺐِ ﻣﺮﮒ ﺍﺯ ﺑﯿﻢ ﺁﻧﺠﺎ ﺷﺘﺎﺑﺪ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻏﺎﻓﻞ ﺷﻮﺩ، ﺗﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﺮﺩﻡ
ﻧﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻗﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﻤﯿﺮﺩ]
ﭼﻮ ﺭﻭﺯﯼ ﺯ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺁﻣﺪ
ﺷﺒﯽ ﻫﻢ ﺩﺭﺁﻏﻮﺵ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺗﻮ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﺎﺯ ﮐُﻦ
ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮاهد این قوی زیبا بمیرد

۲۷ فروردین ۱۳۳۳ ـ تهران
از دفتر شعر: اشک معشوق

* * *

در باره «عباس مهرپویا» در این سایت:
حکایت ترانه‌ی «بستر ننگین رقیب» به روایت «شهیار قنبری»

* * *

error: Content is protected !!