دلکش: سفر کرده (کجا سفر رفتی)

دلکش سفر کرده (کجا سفر رفتی)

سفر کرده (کجا سفر رفتی)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ:‌علی تجویدی
خواننده: دلکش

کجا سفر رفتی
که بی‌خبر رفتی
اشکم را چرا ندیدی
از من دل چرا بریدی
پا از من چرا کشیدی
که پیش چشمم بَرِ دگر رفتی

بیا به بالین‌ام
که جان مسکین‌ام
تابِ غم دگر ندارد
جز بر تو نظر ندارد
جان، بی‌تو  ثمر ندارد
مگر چه کردم که بی‌خبر رفتی؟

چه قصه‌ها تو از وفا گفتی با من
تو بی‌محبتی کنون جانا یا من؟
تو چنان شرر، به خدا ، خبر ز خدا نداری
رَوَد آتش از سرِ آن سَرا که تو پا گذاری
سوز دلم را تو ندانی
آتشِ جانم ننشانی

با غمت درآمیزم
از بلا نپرهیزم
پیش از آن بَرم بنشین
کز میانه برخیزم

رو به تو کردم
به خدا خو به تو کردم
که هم‌آغوش تو باشم
دل به تو بستم
به امیدت بنشستم
که قدح‌نوش تو باشم

چه شود اگر نفس سحر
خبری ز تو آرد
به کسِ دگر نکنم نظر
که دلم نگذارد

رفتی و صبر و قرار مرا بُردی
طاقت این دل زار مرا بُردی

پانویس:
ترانه‌ «سفر کرده» را می‌توان مُکمل یا پیوستی بر ترانه‌ی «بازگشته» دانست. آن ترانه نیز اثر مشترک این سه هنرمند است. [در اینجا بشنوید!]

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

رویا: چرا چرا خدایا (گلهای رنگارنگ ۴۶۳)

رویا چرا چرا خدایا

چرا، چرا خدایا
(گلهای رنگارنگ ۴۶۳)
شعر: سیمین بهبهانی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: رویا

غافلی ز کارم چرا، چرا، چرا خدایا
جز تو کس ندارم رها مکن مرا خدایا

نه انتظار آرزو، نه عشق و آشنایی
وجودِ من گرفته خو به محنتِ جدایی
نگاه حسرتم زبان به گفتگو گشوده
که جز بلا از این جهان، نصیب من چه بوده

غافلی ز کارم چرا، چرا، چرا خدایا
جز تو کس ندارم رها مکن مرا خدایا

در سکوتِ شبها،
بی‌نصیب و تنها،
به دامن صحرا
نشستم و گذشته را بهانه کردم
سرشکِ غم ز دیدگان روانه کردم

فراموشم مکن دگر
که همچو می در جوشم
مکن نظر به ظاهر خاموشم
چه بی‌سامان در این بلا
به دست موج و طوفان شدم رها
غمم ندارد پایان

نه انتظار آرزو، نه عشق و آشنایی
وجودِ من گرفته خو به محنتِ جدایی
نگاه حسرتم زبان به گفتگو گشوده
که جز بلا از این جهان، نصیب من چه بوده

غافلی ز کارم چرا، چرا، چرا خدایا
جز تو کس ندارم رها مکن مرا خدایا

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

پوران: قصه‌ آشنایی

پوران قصه آشنایی

قصه‌ آشنایی
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: پوران

اگر چه عمری ای سیه‌مو چون موی تو آشفته‌ام
درون سینه قصه‌ی این آشفتگی بنهفته‌ام
ز شرم عشق، اگر به ره ببینمت
ندانم چگونه از برابر تو بگذرم من
نه می‌دهد دلم رضا که بگذرم ز عشقت
نه طاقتی که در رُخ تو بنگرم من

اگر چه عمری ای سیه‌مو چون موی تو آشفته‌ام
درون سینه قصه‌ی این آشفتگی بنهفته‌ام
دل را به مهرت وعده دادم
دیدم دیوانه‌تر شد
گفتم حدیث آشنایی
دیدم بیگانه‌تر شد
با دل نگویم دیگر این افسانه‌ها را
باور ندارد قصه‌ی مهر و وفا را
مگر تو از برای دل قصه‌ی وفا بگویی
به قصه شد چو آشنا غصه‌ی مرا بگویی

اگر چه عمری ای سیه‌مو چون موی تو آشفته‌ام
درون سینه قصه‌ی این آشفتگی بنهفته‌ام
ز شرم عشق، اگر به ره ببینمت
ندانم چگونه از برابر تو بگذرم من
نه می‌دهد دلم رضا که بگذرم ز عشقت
نه طاقتی که در رُخ تو بنگرم من

* * *

گوگوش: گاهی خنده، گاهی گریه

گوگوش گاهی خنده گاهی گریه

گاهی خنده، گاهی گریه
شعر: مسعود هوشمند لنگرودی
آهنگ: پرویز مقصدی
خواننده: گوگوش

گاهی خنده، گاهی گریه
آخه این چه کاریه!؟
سرم از غم تو گریبون
این چه روزگاریه!؟

بعد تو، این دلِ رسوا
به کسی دل نمی‌بنده
دیگه از غصه رو لبهام
نمی‌شینه گلِ خنده

گاهی خنده، گاهی گریه
آخه این چه کاریه!؟
سرم از غم تو گریبون
این چه روزگاریه!؟

آسمونِ قلبِ عاشق
افقش رنگ غروبه
اون وفا و مهربونی
اگه برگرده چه خوبه

بی‌تو، دل هر شب و هر روز
مثل یک مرغِ اسیره
بعد تو دل توی سینه
دوست دارم تنها بمیره
گاهی خنده گاهی گریه
آخه این چه کاریه!؟
سرم از غم تو گریبون
این چه روزگاریه!؟

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

حمیرا: بلا دیدم از دل

حمیرا بلا دیدم از دل

بلا دیدم از دل
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: حمیرا

از محبت بس که دیدم رنج و محنتفرقِ محنت را ندانم از محبت
خدایا تو دانی که در زندگانیچه کرده به من مهربانیِ من
خدایا تو دانی که این مهربانیشده دشمنِ جاودانی من

کسی که دلم را کشیده خدایا در آتش غمنگفته که با او به غیر محبت چه کرده دلم

بلا دیدم از دل، خطا دیدم از دلنخواهم دلی را، دل غافلی راکه شد باعثِ ناتوانی من

به عشقی اسیرم، به دردی دچارمکه از محنت آن فراری ندارمسیه شد از آن زندگانی من

به جُرم محبت، غم و درد و محنتدلی پُر ز حسرت زمانه چرا کرده قسمت منز من بی‌ریاتر، ز تو بی‌وفاتر ندیده زمانهکه عشق تو را کرده قسمت من
اگر دل دادم وفا کردم، خدا می‌داند خطا کردم

اگر بی تو گریه‌ها کردم، خدا می‌داند خطا کردم

* * *

مثلث هنری: پرویز یاحقی، بیژن ترقی، حمیرا

* * *

مرضیه: شکوفه آرزو

مرضیه شکوفه آرزو

شکوفه آرزو
شعر: هدایت‌الله نیر سینا
آهنگ: جواد لشکری
خواننده: مرضیه

تو گفتی چو شقایق نو زند خیمه به صحرا
به فصلی که شکوفه شود چو روی تو شکوفا
بیایی به خاطر دل من تازه کُنی خاطرات کُهن
بگیری چو ره صحرا،‌چو بوی بهار و باد صبا
بیایی به کاشانه‌ی ما، نوازی دل ما را
. . .
. . .

* * *

مرضیه: گلریزان

مرضیه گلریزان

گلریزان
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

روی تو بهارِ دل‌انگیزم
بوی تو بهشتِ طرب‌خیزم
بازا که به پای تو گل ریزم

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

رها مکُن دامنِ گُل، بر رُخ گل خنده بزن
بیا و با لاله‌رُخان باده بزن طرفِ چمن
بیا که تاراج خزان از تو نهان می‌رسد از پی
بیا که چون عمر چمن، دولت من بی‌تو شود طی

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

سبوی وصلم را پُر می کُن
بیا و با من عمری طی کُن
بهار جاویدم، روی تو
بهشت امیدم، کوی تو
در این چمن با من تو بمان
که بُگذرد عمرِ گذران

به هر طرف پیر و جوان خنده‌زنان در ساغر هم مِی ریزند
بسانِ مرغانِ چمن، ای گلِ من از بهر طرب برخیزند

دشت و دمن، باغ و چمن، لاله و ریحان پرورده
دستِ صبا در همه‌جا فرشِ زمرد گسترده

* * *

مرضیه: جشن گلها

مرضیه جشن گلها

جشن گلها
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

جهان زیبا شد، بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
نوروز آمد [نوروز آمد]
هم خنده‌ی وی، هم نغمه‌ی نی گوید که چه پیروز آمد
پیروزآمد [پیروز آمد]
جانانه‌ی من، در خانه‌ی من فرخنده چو نوروز آمد
ای گل از گلها تازه‌تری
در صحنِ چمن بس جلوه‌گری‌ها داری
با خار ای گل کی همنفسی
چون بوی گلی در سینه‌ی گل جا داری

جهان زیبا شد بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
هم دردی و هم درمانی،
هم وصلی و هم هجرانی
عشق و امید دل و جانی
دل مهر و وفا می‌خواهد
دیوانه چها می‌خواهد
دردم را دانم، که ندانی

جهان زیبا شد بلبل چمن‌آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
داری گل و می را با هم، من از تو گل و می خواهم
گیراتر از خوابِ بهاری
دل در تو وفا می‌جوید، غافل که خطا می‌جوید
می‌خواهد آن را که نداری
بردی تو صفای گلها، بازا که به پای گلها سر در دامانت بگذارم
سیر چمن از سر گیرم، با روی تو ساغر گیرم، رویت باشد صبح بهارم
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد
در ایران جشن گلها ز نو برپا شد
. . .

* * *

عهدیه: بهار اومد

عهدیه بهار اومد

بهار اومد
شعر: رضا شمسا
آهنگ: حسین واثقی
خواننده: عهدیه

بیا جانا که جونِ‌ من تو باشی
گلِ شیرین‌زبونِ من تو باشی
دلِ تو رنگِ غم هرگز نگیره
بهار بی‌خزون من تو باشی

بهار اومد، بهار اومد
چه خوش اومد، مقدم مبارک!
بهار اومد، بهار اومد
عزیزم بر تو هم مبارک!

ز برگِ لاله‌ها به دشتِ ارغوانها
بیا تا برای تو سازم آشیانها
به صحرا، به چمن بیا ای جانِ شیرین
بندم ز گلها سایه‌بانها

بهار اومد، بهار اومد
چه خوش اومد، مقدم مبارک!
بهار اومد، بهار اومد
عزیزم بر تو هم مبارک!

بیا من و تو مثل دو کبوتر
جهان به زیر بال و پر بگیریم
از آشیون به اوج آسمونها
به شوقِ‌ هم ره سفر بگیریم

بهار اومد، بهار اومد
چه خوش اومد، مقدم مبارک!
بهار اومد، بهار اومد
عزیزم بر تو هم مبارک!

* * *

مرضیه: پرستوی من

مرضیه پرستوی من

پرستوی من
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: انوشیروان روحانی
خواننده: مرضیه

سحر شد و بار دگر، پرستو از لانه درآمد
پرستوی من تو بیا، بیا که از در سحر آمد
تو طلیعه‌ی بهاری، تو قرار بی‌قراری
تو امیدِ پایداری، بیا که عمرم به سرآمد
دمی ای نسیم دلجو، به من این لطیفه برگو
که تو همچنان پرستو، بیا که وقت سفر آمد

چرا بنالم، چو به یاد وفای منی، چرا بنالم
خوشا به حالم که تو شمع سرای منی، خوشا به حالم

بِشکستم، سبوی غمها را من بِشکستم
بِنشستم، در آرزوی وصلت بِنشستم
زیبایم تویی گل شادی هایم،
تویی بهشت رویایم،
تویی تو عشق و دنیایم، بیا کنارم
به روی غمها می‌خندم،
غم تو سازد خرسندم،
به تار مویت پابندم، تویی قرارم

بیا که گردد بی‌تو گل مُرادم پَرپَر
ز جانم آتش خیزد اگر شوم خاکستر
به هر چمن بُگذشتی، مرا به‌خاطر آور

* * *

error: Content is protected !!