ویگن: غریق (توفان)

ویگن غریق

غریق (توفان)
شعر: پرویز وکیلی
ارکستر: آلوارا سباستیان
خواننده: ویگن

طوفان در دریا غوغا می‌کرد
بیدادی در کِشتی‌ها می‌کرد
دست ناخدا بر آسمان
هراسان، خدا خدا می‌کرد

آه! ناله‌های جانها، زاری و فغانها
می‌شکست آوای طوفان را
در میان آنها دلداده‌ای رسوا در قلب امواج طوفان‌زا
بی‌خبر دست و پا می‌زد معشوقش را صدا میزد آه
که: ای عشق من لیلا، لیلا
بازآ به سوی من بازآ، آه

طوفان در دریا غوغا می‌کرد
بیدادی در کِشتی‌ها می‌کرد
دست ناخدا بر آسمان
هراسان، خدا خدا می‌کرد

آه در آن سوی دریا گیسوان لیلا
گشته بود افشان به روی آب
آن سینه‌ی بازش با یک جهان رازش
می‌پیچید اندر کام گرداب
بی‌خبر گویی از خوابش
عاشقی می‌داد آوازش، آه
که: ای عشق من لیلا، لیلا
آخر کجا رفتی بازآ، آه

* * *

پوران: سوسو

پوران سوسو

سو سو
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: کاظم رزازان
خواننده: پوران

سو سو
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: رزازان
خواننده: پوران

زند ستاره سوسو
شبی سیه‌گیسو
شکفته بر چهره‌ی شب
گل من از یک‌سو

سو، ستاره می‌زنه سو
ستاره‌ی بختِ حریفونم
تابد همچون مُروارید
ستاره‌ی عشق من را
کی در آسمونها
می‌شود دید!؟

زند ستاره سوسو
شبی سیه‌گیسو
در این بهار رنگین
گل بهارم کو!؟

* * *

ویگن: خسته

ویگن خسته

خسته
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: عطاالله خرم
خواننده: ویگن

ز تو گر دورم،
شادم به نسیم موی تو، به خیال روی تو
گل سرخ خوشبویی، ز سر زلفت مویی
به برم بر جا مانده
دل و جانی آزرده، به جدایی خو کرده
ز من این تنها مانده

شده‌ای تو چنان آتشکده‌ای
شده‌ام چو خزان غمزده‌ای
گل روی تو به خزانم خنده زند
ز غمت چو پریشان موی توام
همه شب به خیال روی توام
دل غمگین گر نکُند یادت، چه کند!؟

تو امیدی، تو انتظار منی
آرزویی، تو روزگار منی
کس نداند چها بی‌تو بر من گذشت

قصه‌ای غم‌فزا باشد این سرگذشت
کس نداند ماجرای دل من
کس نخواند قصه‌های دل من

* * *

عارف: نقش تو

عارف نقش تو

نقش تو
شعر: پرویز وکیلی
آهنگ: زاون اوهانیان
خواننده: عارف

می‌کِشم من نقشِ تو را ای چهره‌ی فریبا
بر دیده‌ات چو می‌نگرم ریزد از آن تمنا
سیمای تو ربورده دلم، محو توام سراپا
آتش زند به جان من آن آتشین نگاهت
سازد سیه جهان من چشمان دل‌سیاهت

آشفته‌تر از نسیم اگر زلف تو را کشیدم
آشفته‌ام چون موی تو، کز تو وفا ندیده‌ام
دل بسته‌ام به مهر تو، وز دیگران بُریده‌ام

* * *

error: Content is protected !!