مرضیه: دوش دوش

مرضیه دوش دوش

دوش دوش
شعر و آهنگ: علی‌اکبر شیدا
تنظیم: جواد معروفی
خواننده: مرضیه

نبوَد ز رُخَت قسمت ما غیر نگاهی
آن هم ندهد دستُ مگر گاه و به گاهی
به امید نگاهی، ببینم مِهر و ماهی
بگویم ای نگار من
چه بی مهر و وفایی
چه پُر جور و جفایی
هر کس که لب لعل تو را
دید و به خود گفت
حکاک چه خوش کنده عقیق
جانم کنده عقیق یمنی را
بشینم سر راهی
به امید نگاهی
ببینم مِهر و ماهی
بگویم ای نگار من
چه بی مهر و وفایی
چه پُر جور و جفایی

دوش، دوش، دوش
دوش که آن مه‌لقا، با وفا، خوش ادا، با صفا
دوش، دوش، دوش
از درم آمد و بنشست
بُرده دین و دلم از دست
دوش، دوش، دوش
آتِشم در دلم سر زد، جانم سر زد، جانم سر زد
زان رُخ همچو آذر زد جانم؛ ذر زد، جانم ذر زد
سوخت، سوخت، سوخت
سوخت همه خرمنم، کُشته‌ی عشقت منم
یک‌سَره جان و تنم، ای صنم بد مکُن
بیش از این ظلم بی‌حد مکُن
سوخت، سوخت، سوخت

* * *

مرضیه: به یاد تو

مرضیه به یاد تو

به یاد تو
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

آید چو نسیم سحر
گیرد دلم از تو خبر
هر شب که به سر می‌آید
دانسته چو داغ دلم
یادت به سراغ دلم
با باد سحر می‌آید

نشسته‌ای خوش به گلستان
به پای گل با لبِ خندان
ای نوگلِ من
دو چشم مستت به تماشا
گشوده‌ای بر رُخ گلها
در طَرف چمن

من یاد تو در همه‌جا
تو بی‌خبر از غم ما
سرخوش و مستی.
ای آرزوی دل من
بی‌من تو به باغ و چمن
دل به چه بستی؟

دیدم گل و سنبل به صفای تو سر زد
مرغ دلم ای گل به هوای تو پر زد
بهار عشقی، چو آرزویی
بسته دلم بی‌تو به مویی

عشقت مِی ریزد در جام دلها
زان مِی بُگریزد آرام دلها
واه از عشقت، واه
آه از جورت، آه
بهار عشقی، چو آرزویی
بسته دلم بی‌تو به مویی

* * *

مرضیه: گرمی عشق (افسانه‌)

گرمی عشق

گرمی عشق (افسانه)
شعر: اسماعیل نواب صفا
آهنگ: پرویز یاحقی
خواننده: مرضیه

قبله‌ی جانی، جان جهانی،
جلوه‌ی عشق و جوانی در نگهت دیدم
کعبه‌ی عشقم کوی تو باشد
پرتو روی تو باشد پرتو امیدم
من نپسندم جلوه ی کوکب،
روی تو باشد هر شب جلوه‌ی ناهیدم
گو چه بسازم با دل غافل
گر تو نبخشیدی دل، جان به تو بخشیدم

تو شمع محفل منی، دل منی، دل منی
بهشت جانفزا تویی، تو
به دستت اختیار من، امید من، قرار من
اگر چه بی وفا تویی تو
جلوه‌ی شام سیاهم صبح بناگوشت
گرمی عشق جهان در گرمی آغوشت

تیره چون موی خود روز و روزگار من مکُن
از کنارم مرو! چون خزان بهار من مکُن
بر آتشم ای زندگی تو نشاندی
به حسرتم ای عاشقی تو کشاندی
افسانه شدم
نشاندیم در فرقت و ننشستی
به ماتمم اشکی ز دل نفشاندی
دیوانه شدم

تو شمع محفل منی، دل منی، دل منی
بهشت جانفزا تویی، تو
به دستت اختیار من، امید من، قرار من
اگر چه بی وفا تویی تو

* * *

مرضیه: پیغام من

مرضیه پیغام من

پیغام من
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: مرضیه

کو یاری تا به دیارم برساند؟
پیغامم را به نگارم برساند
کو غمخواری که کنارم بنشیند؟
دلدارم را به کنارم برساند
من هم شدم جدا ز آشیانه
من هم دلم شکسته ای زمانه
من هم به ناله‌های عاشقانه
در این زمانه گشته‌ام فسانه
بی‌خبرم ز جای بی‌نشان تو
بر لبِ من رسیده جان به جانِ تو
هجر تو شد نصیبِ من در این میانه

چه شود کز تو رسد به شکسته‌دلی خبری؟
چه شود گُل فِکند به بد آب و گِلی نظری؟
چو نسیم سحر ز برم بگذر
بگذر که مگر گلی از گِل من بدمد
چو روم به نظر

* * *

مرضیه:‌ گمشده

مرضیه گمشده

گمشده
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خرم
خواننده: مرضیه

نیمه‌شبان، تنها در دل این صحرا
گمشده ی خود را می‌جویم
رفت و نوای غم ز طنین ترانه‌ی من نَشُنود
رفت و کلامی هم دل من دگر از غم او نَسُرود
شد سپری عمری خبر از مَه رفته‌ی من نرسید
بین به پیامی هم گِرِه از دلِ خسته‌ی من نَگُشود

نیمه شبان تنها، در دلِ این صحرا
گمشده‌ی خود را می‌جویم
من که همآوازم با سخن سازم
راز جدایی‌ها می‌گویم
من کی‌ام؟ آهی مانده به لبها.
آتش عشقی در دل شبها راه گریزم می‌بندد
خسته و تنها، ماه و ثریا
بر شب تارم می خندد

رفت و نوای غم ز طنین ترانه‌ی من نَشُنود
رفت و کلامی هم دل من دگر از غم او نَسُرود
شد سپری عمری خبر از مَه رفته‌ی من نرسید
بین به پیامی هم گِرِه از دلِ خسته‌ی من نَگُشود
در خلوت شبها، تنها منم
حیران به راهی ناپیدا منم
افتاده‌ای از پا در راه او
دلداده‌ای مست و رسوا منم
بی پروا منم، بی‌پروا منم

* * *

مرضیه: قصه‌ وفا (افسانه عشق)

مرضیه قصه وفا افسانه عشق

قصه وفا (افسانه عشق)
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

ز کوی تو دل خسته‌ی ما پا نکشیده
به جز نفش تو دل در دل شبها نکشیده
به لبخند تو زیبا شده خلوتگه مستان
چو لبخند تو نقشی لبِ‌ مینا نکشیده
روی تو بهار دلم، شمع شبِ‌ تار دلم
به قلب من راز تو مانده
به گوشم آواز تو مانده

تویی در بَر من، ساغر من
شرابِ جان‌پرور من که از تو مستم
بُوَد از تو نشان بر دل و جان
بیا که از سوز نهان دَمی نَرَستم
بیا تا نِگهم راز مرا بگوید امشب
که افسانه‌ای از عشق و وفا بگوید امشب

* * *

مرضیه: زلف پریشان

مرضیه زلف پریشان

زلف پریشان
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: مرضیه

از راز دل اشکم پرده چو بر می‌گیرد
دنیای عشق من رنگ دگر می‌گیرد
بنشیند نقش تو در چشمم حیران
با چشمانی مست و زلفی پریشان

ز فروغ سیمین مه چو افق روشن گردد
چکنم از عشقت ای مَه که بلای من گردد
همه‌شب که منم به بلای هجران
بنشیند نقش تو در چشمم حیران
با چشمانی مست و زلفی پریشان

چو به پا معشوقی، عاشق جان ریزد
چو نسیمی از کوی عشقی برخیزد
دلم کُنَد هوای جانان
مرغ دل گویی لب از سخن بسته
در موج اشکم چهرِ تو بِنشَسته
چو زورقی میان طوفان

نقش امیدی، همچون رویایی
قصه‌ی عشقی، راز گویایی
درد مرا بخشد درمان
بِنشینَد نقش تو در چَشمم ای جان
با چشمانی مست و زلفی پریشان

* * *

مرضیه: وعده دیدار (عاشق شیدا)

مرضیه وعده دیدار

وعده دیدار (عاشق شیدا)
شعر: پرویز خطیبی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده:‌ مرضیه

عاشق شیدا من، واله و رسوا من
نوگٔلِ رعنا تو عزیزم، آفتِ دلها تو
بر تو نظر دارم، دیده به در دارم
تا به در آیی تو عزیزم‌، ای گٔلِ گلزارم
سایه از سر برگرفتی تا که رفتی نگار من
شد نصیبم بی‌‌نصیبی؛ غم فضا شد بهار من

نگرفتی‌ دستم ز وفا که ز پا افتادم
نکِنی‌ گر یادم به‌خدا، نروی از یادم
ننشستی در خلوت ما که دهی‌ بر بادم
نشوی گر یارم غم تو فکند بنیادم

آتش دل‌ من ننشاندی
کار ما به جنون تو کشاندی
جام غم ز کفت بگرفتم
شهدِ جان ز لبت نچشاندی

به خدا که غمت کُشدم، کُشدم
به خدا ستمت کُشدم، کُشدم
چه کُنی‌ نومیدم؟ که تویی امیدم
ز پی‌ دل‌ رفتم ثمرش را دیدم

* * *

مرضیه: سرود عشق (سایه گل)

مرضیه سرود عشق سایه گل

سرود عشق (سایه گل)
شعر: بیژن ترقی
آهنگ: همایون خرم
خواننده: مرضیه

نبودت خبر از رهگذران
به سایه‌ی گل نشسته بودی
در آن خلوتِ جان، خنده‌کُنان
تو رونق گل شکسته بودی
چو شبنم به گلشنی، چشم روشنی
تا گشوده بودی
ز هر دلنشین گلی، آتشین دلی
دل ربوده بودی
چه شد کاندران چمن
از همه به من رو نموده بودی
چو چشم دل من گشودی
تو دیگر کنارم نبودی

کنون هر کجا نشینم، به هر جا گلی ببینم
به یاد رخت، ز دل سر کنم سرودی
روم دامن صبا را بگیرم میان گلها
که در گوش تو رساند ز من درودی

چرا راه مهر و وفا را
به این عاشق مست و رسوا
نمودی، نمودی، نمودی
چو دیدی ز عشق تو مستم
چرا دامنت را ز دستم
ربودی، ربودی، ربودی
بیا ای بهار زیبای من
که شادی‌فزای دنیای من
تو بودی، تو بودی، تو بودی

* * *

مرضیه: جام دگر (ای همسفرها)

مرضیه جام دگر

جام دگر
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: همایون خرم
خواننده مرضیه

ای همسفرها! رهگذرها!
زین رفت و آمد‌ها چه ثمر؟
داریم از این هستی چه خبر؟
ما هر چه هستیم، جمله مستیم
همدرد مرغان سحریم
روشن‌بین و صاحب‌نظریم
چه حکایت‌ها به زبان دارم
چه شکایت‌ها ز جهان دارم
تو گر ای بلبل غم گل داری
غم گلشن من به روان دارم
مستم از آن ساغر، پُر کُن جام دیگر
ذکر تو در خانه دل بنشانم
داد دلم ساغر می بستانم
گر چه تو از دیده‌ی ما پنهانی
از غم ما بی‌خبری می‌دانم
مستم از آن ساغر، پُر کُن جام دیگر

من همدرد مُرغان چمنم
سوز دیگر دارد سخنم
بال و پر بسته در قفسی
غوغایی در گلشن فکنم
مستم از آن ساغر که زدم
جام دیگر باید بزنم
(باز مرا شب دوشین بزمکی به پنهانی
از درم درآ مست با جمالِ روحانی
این من و تو ای زاهد، هردو داغدار اما
داغ من بُوَد بر دل، داغ تو به پیشانی)

دست من و جام می
گوش من و نای می
گر از تو ساغر گیرم
شیدایی از سر گیرم
شیدایی از سر گیرم
گر از تو ساغر گیرم
گر شکوه از غم‌هایت نکنم
با درد و سوز هجران چکنم؟
ای دلدار و ای دل‌شکنم، دلدارم!

* * *

error: Content is protected !!