حکایت ترانه «بگو که هستی» به روایت «بیژن ترقی»

داریوش رفیعی

من آن سبوی بی‌می‌ام که مست باده بوده‌ام

ترانه‌ی «بگو که هستی!؟» را اگرچه دلکش خوانده است؛ اما بیژن ترقی ـ سراینده‌ی آن ـ می‌گوید: این شعر بازتاب تاثر من از حال و روز داریوش رفیعی و توصیف روزهای تنها ماندن و فراموش‌شدگی او است.

ادامه خواندن حکایت ترانه «بگو که هستی» به روایت «بیژن ترقی»

مثلث هنری: علی تجویدی، معینی کرمانشاهی و دلکش

علی تجویدی دلکش معینی کرمانشاهی

امروز (سوم اسفند ماه) سالروز تولد دلکش است. خواننده‌ای که از صدا و ترانه‌هایش خاطره‌ها داریم. تا نگویند که از یاد فراموشانند، صدای او را در اجرای چند ترانه‌ی خاطره‌انگیز بشنوید. یاد خوش دلکش شاد و یادمان باشد.

ادامه خواندن مثلث هنری: علی تجویدی، معینی کرمانشاهی و دلکش

نوای ساز «علی تجویدی» صدای رسای «دلکش» (ترانه‌های مشترک)

علی تجویدی دلکش

در آن سالها اینطور بود که خوانندگان ترانه توسط آهنگسازان «کشف» می‌شدند. دلکش را مهدی خالدی کشف کرده بود و حمیرا و هایده از کشفیات استاد علی تجویدی بودند. گرچه خواننده بعد از جا افتادن و به شهرت رسیدن خود انتخاب می‌کرد که با کدام آهنگساز و ترانه‌سرا کار کند. آنچنان که حمیرا بعدا همسر و همکار پرویز یاحقی شد؛ و دلکش بهترین کارهایش با آهنگی از ساخته‌های علی تجویدی بود.

ادامه خواندن نوای ساز «علی تجویدی» صدای رسای «دلکش» (ترانه‌های مشترک)

تاریخچه‌ی ترانه «بردی از یادم» (دلکش ـ ویگن)

دلکش بردی از یادم

اما این هم راست است که ترانه‌های ماندگاری هم هست که داستان چگونگی ساخته شدن آن را که می‌خوانیم گرچه باور کردنی نیست،‌ ولی حقیقت دارد. ترانهٔ همیشه ماندگار «بُردی از یادم» با صدای «دلکش» یکی از آن معدود ترانه‌هاست. حکایت آن روز سه‌شنبه از زمستان آن‌سال و قضایای کله‌پاچه و خواب بعدازظهر و چای بعد از آن را به روایت «پرویز خطیبی» [ترانه‌سرا] بخوانید.

ادامه خواندن تاریخچه‌ی ترانه «بردی از یادم» (دلکش ـ ویگن)

رقص گیسو «دلکش»، آشفته‌حالی «بیژن جزنی»!

ترانه‌ها را بنا به اقتضا می‌شود در گروه‌های موضوعی مختلف هم دسته‌بندی کرد، که خب البته ما قصد آن را ـ دست‌کم حالا و در اینجا ـ نداریم. فقط به اشاره بگوییم و یاد کنیم از ترانه‌هایی که خود، جدا از شعر و آهنگ و صدای خواننده‌اش، با بعضی از حوادث تاریخی، در عصر نسلی که ما بوده باشیم گره خورده و دستمایۀ به‌یادآوری آن واقعۀ خاص برای شنوندۀ آن ترانه است.

ادامه خواندن رقص گیسو «دلکش»، آشفته‌حالی «بیژن جزنی»!

ویگن ـ دلکش: بیقرار

ویگن دلکش بی قرار

بیقرار
شعر: میرناصر شریفی
آهنگ: مهدی خالدی
ارکستر: عطاالله خُرم
خوانندگان: ویگن ـ دلکش

دلکش:
جز به تو من دلِ خود به کسی ندهم

ای گلِ من دلِ خود به خَسی ندهم

ویگن:
جلوه زندگی بود به روی تو
می‌کُنم هر کجا من جستجوی تو
عمرم را ای بنفشه موی لاله‌رو
بسته‌ام با دو دست خود به موی تو

دلکش:
ای گل من! به‌خدا، به‌خدا
نزنم قدم به راه دیگری

ویگن:
به‌خدا، به‌خدا
نکُنم هوای یار بهتری

دلکش:
به‌خدا، به‌خدا
نزنم به سینه جز تو گوهری

ویگن:
به‌خدا، به‌خدا
ندهم به جز تو دل به دلبری
* * *

دلکش: شد زندگی زندان من (ترانه فیلم)

دلکش شد زندگانی زندان من

شد زندگانی زندان من (افسرده دل)
شعر: میرناصر شریفی
آهنگ: مهدی خالدی
خواننده: دلکش
ترانه فیلم: افسونگر

شد زندگانی زندان من؛ دریای اشک، چشمان من
ای عمر شیرین از تو سیرم؛ بگذر از من تا بمیرم
اخر دیدم با چشم دل زندگی دام فریب است
ما را زین دام جز درد و رنج کی قسمت از تو نصیب است
ما را آخر کی در این راه بیش از این صبر و شکیب است
تا من هستم افسرده‌‌دل روز شادی رقیب است

من افسرده‌ام من آزرده‌ام از زندگانی
خود تو می‌دانی در جوانی، در جوانی

می‌دانم می‌دانی دل‌افسرده منم
جام زهر از کفت خورده، منم
دانستم رنگ او جز بی‌رنگی نبود

زندگی با غم و حسرت چه سود

یاد است روزی که از محبت بوسه بر روی من می‌زد
گل می‌چید و دانه دانه بر سر موی من می‌زد
اشک شادی قطره قطره بوسه می‌زد به دامنم
می‌تابید از مهر آن مَه برقِ شادی ز چشمانم

شد زندگانی زندان من؛ دریای اشک، چشمان من
ای عمر شیرین از تو سیرم؛ بگذر از من تا بمیرم
من افسرده‌ام من ازرده‌ام از زندگانی
خود تو می‌دانی در جوانی، در جوانی

* ‌* *

error: Content is protected !!