تنها رفتهای
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: فیروز
خواننده: پروین
برچسب: پروین
پروین: امشب در سر شوری دارم (مجموعه ترانهها)
نام به گوش آشنای مهندس «همایون خُرم»، از دیروز تا همیشۀ تاریخ موسیقی معاصر ایران، با مجموعهای از خاطرهانگیزترین ترانههایی که شنیدهایم پیوند داشته و پیوسته خواهد بود.
پروین: غوغای ستارگان (امشب در سر شوری دارم)
غوغای ستارگان
(امشب در سر شوری دارم)
شعر: کریم فکور
آّهنگ: همایون خُرم
خواننده: پروین
امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم
رازی باشد با ستارگانم
امشب یکسر شوق و شورم
از این عالم گویی دورم
از شادی پَر گیرم که رِسَم به فَلک
سرودِ هستی خوانم در برِ حور و مَلّک
در آسمانها غوغا فکنم
سبو بریزم، ساغر شکنم
امشب در سر شوری دارم
امشب در دل نوری دارم
با ماه و پروین سخنی گویم
وز رویِ مَه خود اثری جویم
جان یابم زین شبها
ماه و زُهره را به طرب آرم
از خود بیخبرم، ز شَعَف دارم
نغمهای بر لبها
امشب یکسر شوق و شورم
از این عالم گویی دورم
* * *
تاریخچهٔ ترانهٔ «غوغای ستارگان» در این سایت
* * *
پروین: تنها ماندم
تنها ماندم
شعر: عبدالله الفت
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین
تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لبها ماندم
رازِ خود، به کس نگفتم
عشقت را به دل نهفتم
با یادت شبی که خفتم
چون غنچهی سحر شکفتم
دلِ من ز غمت فغان برآرد
دلِ تو ز دلم خبر ندارد
پس از این نخورم فریب چشمت
شررِ نگهت اگر گذارد
وصلت را ز خدا خواهم
از تو لطف و صفا خواهم
کز مهرت بنوازی جانم
عمر من به غمت شد طی
تو بی من، من و غم تا کی
دردی هست نَبوُد درمانم
* * *
پروین: الماس
الماس
شعر: عبدالله الفت
آهنگ: هوشنگ سپهری
ای چشم تو رخشانتر از الماس بَدَخشان
ای سینهی سیمین تو آیینهی رَخشان
آوردهام الماس بدخشان ز برایت
بستان و بر آن سینهی چو آیینه بنشان
دیشب که به اشک من خندیدی و رفتی
گلهای عشق مرا چیدی و رفتی
من بر تو جوانی را بخشیدم و رفتم
بر من دریغا نبخشیدی و رفتی
تو پریشانشده گیسو سر آشنا نداری
غم حال ما نداری
تو مگر خدا نکرده خبر از خدا نداری
دانه دانه اشکم ریزد بر دامانت
قطره قطره می مینوشم از چشمانت
دارم چشمی گریان برای تو
لرزد قلبم از نغمههای تو
* * *
پروین: باور ندارم
باور ندارم
شعر: کریم فکور
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: پروین
ای آشنا بیگانهات میببینم و باور ندارم
دردیکش میخانهات میبینم و باور ندارم
اشک مرا میبینی و عشق مرا باور نداری
غافل از افسانهات باور ندارم
روز و شب در سوز و گذارم
ای گل نازم بیتو چه سازم
گریزم از عالم و آدم
یا بکُش از غم یا بنوازم
سوی تو باشد دستِ نیازم
دستِ من و دامانِ تو
آخر چه شد پیمانِ تو
* * *
پروین: از آن شبی که برنگشتی (درد عشق و انتظار)
از آن شبی که برنگشتی
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین
دارم زان شب یادگار
از رهگذری محنتخیز دیدم که گذر میکردی
قرینِ آهِ آتشین شد
به چشم من غمآفرین شد
آهنگ سفر میکردی
داستان باده و مینا گذشته
روزگاری بر من تنها گذشته
پروین: گریزان
گریزان
شعر: کریم فکور
آهنگ: همایون خرم
خواننده: پروین
از دام تو جَستم منِ دیوانه، رفتم، شدم افسانه، رفتم
تا با من شیدا شدی بیگانه رفتم ، شبی مستانه رفتم
با این دلِ درد آشنا، رفتم من از شهر شما
ریزم سرشک غم چرا بر دامن؟
رفتم من ای پیمانشکن ، بگذشتم از عشق کُهن
دیگر مگو از من سخن، وز شرر من
گفتی گهی یادت کُنم ، با نامهای شادت کُنم
از محنت آزادت کُنم در هجران
رفتم که از یادم روی، آوازی از من نشنوی
گاهی چو من همدم شوی با غمِ جهان
(بهخدا پس از این دلِ خود ندهم به کسی
نبُوَد به دلم هوسی)
نخواهم که دگر پا به سر کوی تو بگذارم
سپارم دلِ خود دستِ غم و دستِ تو نسپارم
نیارم من بینام و نشان نام تو را به زبان
در آن دم که شوی از غم من خستهدل و نالان
که رسید از ستم تو به لبم جان
* * *
پروین: شکوههای من (کُشتی و رفتی)
شکوههای من
(کُشتی و رفتی)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: همایون خُرم
خواننده: پروین
پروین: پیام آشنا
پیام آشنا
شعر: کریم فکور
آهنگ: همایون خُرم
خواننده: پروین