اعضای خانواده ی «پرویز شاپور»، یکی خودش بود بعد «فروغ» همسرش؛ و «کامیار»، که پسرشان بود. جالب است بدانید «احمد شاملو» چاپ دوم مجموعه شعر «هوای تازه» را به پرویز شاپور تقدیم کرده بود؛ شعر مشهور «مرثیه» را برای فروغ فرخزاد گفته است؛ و «افق روشن» را برای کامیار که آن موقع سه ساله اش بود.
افق روشن
برای کامیار شاپور
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دستِ زیبایی را خواهد گرفت.
□
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادریست.
روزی که دیگر درهای خانهشان را نمیبندند
قفل
افسانهییست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوستداشتن است
تا تو به خاطرِ آخرین حرف دنبالِ سخن نگردی.
روزی که آهنگِ هر حرف، زندگیست
تا من به خاطرِ آخرین شعر رنجِ جُستوجوی قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانهییست
تا کمترین سرود، بوسه باشد.
روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم…
□
و من آن روز را انتظار میکشم
حتا روزی
که دیگر
نباشم.
۱۳۳۴/۴/۵
احمد شاملو
از مجموعهٔ «هوای تازه»
* * *
● «افق روشن» شعری از «احمد شاملو» برای «کامیار شاپور»
● «دیو شب» شعری از «فروغ فرخزاد» برای پسرش «کامیار»
● «شعری برای تو» شعری از «فروغ فرخزاد» برای پسرش «کامیار»
* * *
یادنامهٔ «احمد شاملو» در این سایت
* * *
یادنامهٔ «فروغ فرخزاد» در این سایت
* * *