در مجموعه عکسهای «فروغ فرخزاد» چند تایی هم عکس رنگی وجود دارد. یکی از آنها همین تصویریست که «ابراهیم گلستان» از او ثبت کرده است. (موهای «فروغ» در دست باد، با پسزمینهای از کوه و تپههای سبز.)
امروز در مرتب کردن آرشیو عکسها برخوردم به تصویری از «احمد شاملو» که از حُسن اتفاق نمایههای همگونی با عکس «فروغ» داشت. (رنگی، باد در سفیدی موها، و پسزمینهای از چند تپه و کوه.) نام عکاس این عکس را نمیدانم. (قطعا که ابراهیم گلستان نیست!) ولی از کُت مخمل و پیراهن یقهبستهٔ فروغ، و کاپشن و شالگردن شاملو میشود حدس زد هر دو عکس در فصل مشخصی از سال، و با توجه به تابش نور آفتاب، در یک بازهٔ زمانی برداشته شده است.
شک نیست که این همسانیها در دو تصویر از سر اتفاق و حُسن تصادف است. همانطور که در شاخص بودن نام «فروغ» و «شاملو» در گسترهٔ شعر معاصر ایران شک نیست. در مجموعهٔ اندوهسرودهایی که در سوگ «فروغ» منتشر شده، «مرثیه»ی احمد شاملو در خاموشی فروغ فرخزاد جایگاهی ویژه و ماندگار دارد. (نامت سپیدهدمیست که بر پیشانی آسمان میگذرد.)
باری، گفتم این دو عکس همسان را کنار هم بگذارم تا تماشای آن شاید بهانهای باشد برای دوباره شنیدن صدای رسای این در رثای آن دیگری.
مرثیه
(در خاموشی فروغ فرخزاد)
به جستوجوی تو
بر درگاه کوه میگریم،
در آستانۀ دریا و علف.
به جستوجوی تو
در معبر بادها میگریم
در چارراه فصول،
در چارچوب شکستۀ پنجرهئی
که آسمان ابرآلوده را
قابی کهنه میگیرد
. . . .
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟
◊
جریان باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهر مرگ است. ـ
و جاودانگی
رازش را
با تو در میان نهاد.
پس به هیئت گنجی در آمدی:
بایسته و آزانگیز
گنجی از آندست
که تملک خاک را و دیاران را
از اینسان
دلپذیر کرده است!
◊
نامت سپیدهدمیست که بر پیشانی آسمان میگذرد
ـ متبرک باد نام تو! ـ
و ما همچنان
دوره میکنیم
شب را و روز را
هنوز را . . .
۲۹ بهمن ۱۳۴۵
از مجموعۀ «مرثیۀ خاک»
* * *
آثار «احمد شاملو» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *