بُتتراش
سروده و صدا: نادر نادرپور
موسیقی متن: کریم گوگردچی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۳۵۲
بُتتراش
[به: دکتر هوشنگ شفا]
پیکر تراش پیرم و با تیشهی خیال
یک شب تو را ز مرمر شعر آفریدهام
تا در نگین چشم تو نقش هوس نهم
ناز هزار چشم سیه را خریدهام
بر قامتت که وسوسهی شُستوشو در اوست
پاشیدهام شراب کفآلود ماه را
تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم
دزدیدهام ز چشم حسودان، نگاه را
تا پیچ و تاب قد تو را دلنشین کُنم
دست از سر نیاز بههر سو گشودهام
از هر زنی، تراش تنی وام کردهام
از هر قدی، کرشمهی رقصی ربودهام
اما تو چون بُتی که به بُتساز ننگرد
در پیش پای خویش به خاکم فکندهای
مست از می غروری و دور از غم منی
گویی دل از کسی که تو را ساخت، کندهای
هشدار! زانکه در پس این پردهی نیاز
آن بُتتراش بلهوس چشم بستهام
یکشب که خشم عشق تو دیوانهام کُند
بینند سایهها که تو را هم شکستهام!
تهران ـ ۲۲ آذر ۱۳۳۶
از مجموعهی «شعر انگور»
* * *
از دیگر سرودههای «نادر نادرپور» در این سایت
(صدای شاعر ـ متن اشعار)
* * *