نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامهرسان من و توست
پیشینهٔ اجرای غزل «زبان نگاه»، سرودهٔ «امیرهوشنگ ابتهاج ـ (هـ . الف . سایه)» همراه با نوای ساز، به آواز «محمدرضا شجریان» در «بیات ترک» و ساز «احمد عبادی» در برنامهٔ «برگ سبز» میرسد. بعدها اما چنان افتاد که خوانندگان مختلفی این شعر را بهشکل ترانه نیز اجرا کردند. در جعبهٔ موسیقی چند نمونه از این اجراها را میشنوید. اگر شما هم از نمونههای دیگری خبر دارید که در این جعبه نیست، خبر بدهید تا به این مجموعه اضافه شود.
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر، نامهرسان من و توست
گوش کُن با لب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمهی عشق نهان من و توست
اینهمه قصهی فردوس و تمنای بهشت
گفتوگویی و خیالی ز جهان من و توست
گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچهی عقل
هر کجا نامهی عشق است، نشان من و توست
«سایه» ز آتشکدهی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست
تهران، آبانماه ۱۳۲۸
* * *
یادنامهی «هوشنگ ابتهاج» (سایه)
* * *