قسم
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: [حبیبالله] بدیعی
خواننده: پوران شاپوری
چه خواهی از من ای مایهی رسوائیم
تو شمع جمعی، من عاشق تنهـایم
برو که من با خیال تو چون مُرغ شب
بیهمزبان بنشستهام
ز عالمی گسستهام
از اول تو بودی که مستـانه با من
درِ گُفتوگو را گُشودی، گُشودی
من آسوده بودم، تو خواب از دو چشمم
به این گُفتوگو ها رُبودی، رُبودی
به این عشق سوزان قسم خوردهام
به این عهد و پیمان قسم خوردهام
که دور از چشمت می از دستِ غـم تنهای تنها بنوشم
ز دردِ هجران، خموش و گریان چون باده در خُم بجوشم
اما تو ای نامهربان، با این و آن ساغر به دستی
هُشیار اگر روزی شـدی حالم بجو، اکنون که مستی
. . .
* * *
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانههای ماندگار
* * *