در خموشیهای ساحل
فروغ فرخزاد
(مجموعه ترانهها)
شب پریشان میخرامد
در خموشیهای ساحل
میتپد در سینهام دل
تو میآیی تو میآیی
میتراود عطر بوسه
از گل سرخ لبانت
میدرخشد دیدگانت
چه زیبایی چه زیبایی
میگشایی پردهی راز
با نگاهی پر ز تشویش
من به گوشت میسرایم
نغمهای از غم خویش
در خموشیهای ساحل
این منم تنهای تنها
خفته در آغوش رویا
چه رویایی! چه رویایی!
پینوشت:
در بارهی شعر ترانهی «در خموشیهای ساحل» و انتساب آن به »فروغ فرخزاد» نقلقولی هم از «محمدعلی سپانلو» شاعر معاصر وجود دارد که میتوانید [در اینجا بخوانید.]
* * *
یادنامهٔ «فروغ فرخزاد» در سایت «روای حکایت باقی»
* * *