جدال با خاموشی
شعرهای احمد شاملو
(صدای شاعر)
شب شعر، تهران ۱۳۵۲
ترانهی تاریک
بر زمینهی سُربی صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یالِ بلندِ اسبش در باد
پریشان میشود.
□
خدایا خدایا
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که
حادثه اخطار میشود.
□
کنارِ پرچینِ سوخته
دختر
خاموش ایستاده است
و دامنِ نازکش در باد
تکان میخورد.
خدایا خدایا
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر میشوند.
۱۳۵۲
از مجموعهٔ «ابراهیم در آتش»
* * *
برگشت به اشعار شاملو با صدای شاعر (جدال با خاموشی)
* * *
یادنامه «احمد شاملو» در سایت «راوی حکایت باقی»
* * *