حکایت ازدواج «هوشنگ ابتهاج» و «آلما خانم»

هوشنگ ابتهاج همسرش آلما

«آلما مایکیال» همسر و همراه همیشه‌ی «هوشنگ ابتهاج؛ و بخشی از آرامش خاطر شاعر در طول سالیان زندگی همانا همدلی و مدیریت این بانوی بزرگوار بود. امروز (۹ مهر ماه) در شصت‌وپنجمین سال از پیمان زناشویی آن دو، حکایت عقد این ازدواج را به روایت «سایه» بخوانید.

«روز نهم مهر ۱۳۳۷ در میدان فوزیه، اون خیابونی که سمت جنوب می‌ره، تو بالاخونه یه محضر قراضه‌ای که وقتی داشتیم از پله‌ها بالا می‌رفتیم می‌ترسیدم که پله‌ها خراب بشه. ۲۷۰ تومن خرج عروسی ما شد؛ یعنی من پولو به محضریه دادم و بعد شوهر خواهرم که به‌عنوان شاهد همراه ما بود، دید که خیلی خشک ‌و خالی شده، رفت یه جعبه شیرینی خرید و به محضری‌ها داد. بعد من دست آلما رو گرفتم و رفتیم خونه. . .»

برگرفته از کتاب: پیر پرنیان‌اندیش، در صحبت سایه (جلد اول) انتشارات سخن ـ تهران، چاپ اول ۱۳۹۱، صفحهٔ ۳۲۴

* * *
«یادنامهٔ هوشنگ ابتهاج» در این سایت

* * *

error: Content is protected !!