عمران صلاحی: خونه‌ی باهار

عمران صلاحی خونه بهار

«خونه‌‌ی باهار» سروده‌ی عمران صلاحی اول‌بار به سال ۱۳۵۳ در مجموعه‌ای از اشعار او به‌نام  «گریه در آب» به‌چاپ رسید. سالی پیش این شعر مورد توجه آهنگسازانی صاحب ذوق قرار گرفت و به شکل ترانه هم اجرا شد. نمونه‌اش نماهنگ تاثیرگذاری که علی عظیمی آهنگساز و خواننده‌ نام‌آشنا به‌یاد سرنشینان پرواز ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین خواند.

کمک کُنین هُلش بدیم، چرخِ ستاره پنچره
رو آسمونِ شهری کـه ستاره برقِ خنجره
گلدونِ سرد و خالی‌رو بذار کنارِ پنجره
بلکه با دیدنش یه شب وا بشه چَن‌تا حَنجره
به ما که خسته‌ایم بگه خونه‌ی باهار کدوم وره؟

تو شهرمون ـ آخ بمیرم ـ چشمِ ستاره کور شده
برگِ درختِ باغمون زباله‌ی سُپور شده
مسافرِ امیدمون رفته از اینجا دور شده
کاش تو فضای چشممون پیدا بشه یه شاپره
به ما که خسته‌ایم بگه خونه‌ی باهار کدوم وره؟

کنار تُنگِ ماهیا گربه‌رو نازش می‌کُنن
سنگِ سیاه حُقه رو مُهر نمازش می‌کُنن
آخر خط که می‌رسیم خط‌و درازش می‌کُنن
آهای فلک که گردنت از همه‌مون بلُن‌تره
به ما که خسته‌ایم بگو خونه‌ی باهار کدوم وره؟

نماهنگ «خونه‌ی بهار» کار علی عظیمی در یوتیوپ
نماهنگ «خونه‌ی باهار» کار پیمان سلطانی در یوتیوپ

* * *

از «عمران صلاحی» در این سایت:
عمران صلاحی و ترانه‌های او
ترانه‌های خونه‌ی باهار سروده‌ی عمران صلاحی
شعرخوانی «عمران صلاحی» در شبهای انستیتو گوته
● سرود‌ه‌ای به زبان تُرکی و برگردان فارسی (صدای شاعر)

* * *

error: Content is protected !!