منظومهی «درفش کاویان» سرودهی «حمید مصدق» حدود سه سال پس از انتشار منظومهی «آرش کمانگیر» از «سیاوش کسرایی» منتشر شد.
در مقدمهی کتاب به قلم شاعر میخوانیم: «در این منظومه ـ که نخستین کار ایام جوانی من بوده است ـ از گذشتگان مدیون فرودسی توسی و حافظ شیرازی و از معاصران سیاوش کسرایی، شاعر بزرگ معاصر، هستم.»
حمید مصدق شعر بلند «درفش کاویان» را در ۲۱ سالگی سروده است. در بارهی پیشینه و انگیزهی سرایش این منظومه میگوید:
«در سال ۱۳۳۹ در دانشکده حقوق دانشگاه تهران درس میخواندم. برخی از دانشجویان از این شکایت داشتند که درجامعه برای جوان کار پیدا نمیشود. روزی یکی از استادان در کلاس درس با اشاره به این نارضایتی دانشجویان گفت: «این فقط یک بهانه است. من برای هر کس که داوطلب است حاضرم فوراً کار پیدا کنم. اما فکر نمیکنم شما اهل کار و تلاش باشید.»
من برخاستم و گفتم: «استاد، من حاضرم کارکنم».
گرچه من از نظر مالی تأمین بودم و نیاز به کار کردن نداشتم، اما برای اینکه حرف دوستان دانشجویم را به کرسی بنشانم، داوطلب کار شدم.
استاد گفت: «فردا صبح به دفترم بیا تا تو را سر کار بفرستم».
روز بعد به دیدنش رفتم. استاد نشانی یکی از کورههای آجرپزی را، که در جنوب شهر تهران بود، به من داد و گفت: «با صاحب کوره صحبت کردهام قرار شده از فردا در آنجا مشغول کار بشوی.»
صبح لباس کار پوشیدم و با عزمی جزم روانه شدم.
در آجرپزی مرا مأمور کوره کردند. کاری طاقتفرسا در اوج گرمای تابستان. بهمدت هشت ساعت کنار کوره میایستادم و حرارت آن را زیر نظر میگرفتم.
هنگام شب در جمع کارگران مینشستم و با درد و رنج زندگی آنها آشنا میشدم. کارگران مردان تهیدستی بودند که به خاطر بیکاری، همراه زن و فرزند از روستاها به تهران آمده بودند و در حلبیآبادهای کنار کورههای سوزان، زندگی فلاکتباری داشتند. نیمی از کارگران را کودکان تشکیل میدادند. دیدن این زندگی فلاکتبار این گروه ستمدیده دلم را سخت بهدرد میآورد.
بعضی شبها تا سحر مینشستم و به حال و روز این دردمندان فکر میکردم. در همین شبها بود که طرح «منظومه درفش کاویان» در ذهنم بسته شد و شروع به سرودن کردم. هر شب قسمتی از منظومه را مینوشتم و شب بعد در جمع کارگران میخواندم و نظرهایشان را میپرسیدم. آنچه را که به نام «منظومه درفش کاویان» میخوانید، حاصل آن روزها و شبهای همنشینی با دردمندان کورههای آجرپزی است.»
* * *
منظومهی «درفش کاویان» به همت «باشگاه ادبیات» در فرمت پیدیاف به رایگان در دسترس است. (از اینجا دانلود کنید.)
از «حمید مصدق» در سایت «راوی حکایت باقی»
● ترانههایی بر اساس سرودههای «حمید مصدق»
● «من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی» (صدای شاعر)
● منظومه «آبی، خاکستری، سیاه» (متن کامل، صدای شاعر)
● «سیب» درآمد بر منظومهی «آبی، سیاه، خاکستری» (صدای شاعر)
* * *