عمران صلاحی را در کنار پرویز شاپور و بیژن اسدیپور یکی از «سه تفنگدار طنز» در دورهی معاصر نامیدهاند. کاریکاتور، شعر و قطعههای طنز، پژوهش در احوال و تاریخ طنزسرایان ایران، گردانندگی صفحات طنز در چند نشریهٔ خوب فرهنگی، بخش مربوط به «طنزپردازی» در کارنامهٔ فعالیتهای ادبی اوست. او اما چند دفتر از سرودههای غیر طنز در قالب نیمایی و نو هم در پیشینهٔ کارهای منتشر شدهٔ خود دارد. و همچنین سرودن چند ترانه نیز.
عمران صلاحی، البته ترانهسرا نبود، که اگر قصدش این بود، تواناییاش را داشت. از کنار این بخش از فعالیت مختصر خود، بیسر و صدا و دور از ادعا میگذشت و همین است که امروز کمتر کسی از همهٔ سرودههای او که به شکل «ترانه» و توسط خوانندگان مختلف اجرا شده است آگاه است.
از ترانههایی که شعرش از عمران صلاحی است، یکی «میایی بچه بشیم» با صدای خاطرهانگیز «رامش» است که شهرتی دارد و به گوش آشناست. و از کمشنیده و ناشناخته ماندهترین آنها هم همین ترانهٔ «رقص بارون» با صدای سیمین غانم.
این یادداشت مختصر را با همین ترانه اینجا میگذارم تا شاید با کمک و راهنمایی شما علاقمندان در آینده مجموعهای از ترانههایی که شعر آن از سرودههای عمران صلاحی است را فراهم و یکجا ارائه کنیم. پس شما هم اگر ترانهای سراغ دارید «راوی حکایت باقی» را خبر کنید تا به این مجموعه اضافه شود.
بارونا با رقصشون هلهله برپا میکُنن
میشینن روپشتِبوم چترشونو وا میکُنن
حالا توی کوچهها صدای ساز ناودونه
باد آواره داره تو کوچه آواز میخونه
چه هوایی، چه هوایی، چه هوایی
* * *
بازم اون ابر سیاه روی هوا پر میزنه
نمیترسم از هوا که عشق تو چتر منه
ای دوچشمون سیاه تو، آتیش گردونِ من
این دو تا شعلهٔ وحشی، چی میخوان از جونِ من؟
* * *
عشق تو یهکفتره تو چشم من پر میزنه
دمِ خونهٔ دلم با خستگی در میزنه
از تو بارون اومده میلرزه و خیسه تنش
خونههای دلمو یکی یکی سر میزنه
ای دوچشمون سیاه تو، آتیش گردونِ من
این دو تا شعلهٔ وحشی، چی میخوان از جونِ من؟
* * *
از «عمران صلاحی» در این سایت:
«عمران صلاحی» و ترانههای او
سرودهای به زبان تُرکی و برگردان فارسی (صدای شاعر)
* * *