پنجاه سالگی فیلم (تنگنا)

اسفندیار منفردزاده تنگنا

امروز (۲۹ فروردین‌ ماه) فیلم «تنگنا» ساخته‌ی «امیر نادری» پنجاه ساله می‌شود. این فیلم در ۲۹ فروردین‌ماه سال ۱۳۵۲ در سینماهای تهران اکران شد.

امیر نادری فیلم تنگنا

کارگردان: امیرنادری، دستیار کارگردان: حسن زندی، فیلم‌نامه‌نویس‌ها: امیر نادری، محمدرضا اصلانی، مدیر فیلم‌برداری: جمشید الوندی، دستیار فیلم‌بردار: سعید دلیری، سرپرست گویندگان: منوچهر اسماعیلی، امور فنی: مهرگان‌فیلم، مدیر فنی و تدوین‌گر: مهدی رجاییان، صدا: حسین بدیعی، سینکرون: میرزا گودرزی، موسیقی متن: اسفندیار منفردزاده، شعر: فرهاد شیبانی، خواننده: فریدون فروغی، چاپ و لابراتوار: ذبیح‌الله غلامی، دستیار: عباسعلی حسینی، عکاس: منوچهر جمالی‌پور، مدیر تدارکات: اصغر مزینانی، گریم: رضا هوشمند، تهیه‌کننده: علی عباسی، بازیگران: سعید راد، نوری کسرایی، عنایت‌الله بخشی، شهرزاد، مهری ودادیان، محمد اسکندری، حسن رضیانی، پرویز مهرام، میرمحمد تجدد، میرزاده، محمد فرزین، حسن زارعی، نریمان شیری‌فرد، علی دهقان، اسماعیل شیرازی، مدت‌زمان: ۸۸ دقیقه، محصول: سازمان سینمایی پیام، سال نمایش: ۲۹ فروردین ۱۳۵۲ در سینماهای: آسیا، رکس، شهوند، لیدو، نپتون، ژاله، توسکا، پاسارگاد، المپیا، درایوین سینمای ونک.

در یک سالن بیلیارد چند قمارباز حرفه‌ای به بازی مشغولند. علی خوشدست (سعید راد) و سه برادر: اکبر (عنایت‌الله بخشی)، حسن (حسن زارعی) و نبی (محمد اسکندری) و چند نفر دیگر سرگرم بازی هستند و بر بازی نظارت دارند. سه برادر در آخرین دور بازی به علی خوشدست می‌بازند. آن‌ها از پرداخت پول باخته خودداری می‌کنند. بین علی و دوستش رضا (نریمان شیری‌فرد) از یک‌سو و سه برادر نزاع درمی‌گیرد. علی ناخواسته مرتکب قتل حسن می‌شود و دوستش پا به‌فرار می‌گذارد. خود او نیز می‌گریزد و دو برادر مقتول در تعقیب او در کوچه پس‌کوچه‌ها، زباله‌دانی‌ها و خرابه‌های ویران شهر روان می‌شوند. علی برای خارج شدن از شهر به پول نیاز دارد. او که نگران است اکبر و برادرش به مادر (مهری ودادیان) و خواهر و برادرش: خدیجه و مهدی صدمه بزنند آن‌ها را به خانۀ خاله‌اش می‌فرستد و برای فرار از نامزدش پروانه (نوری کسرایی) و دوستش اشرف (شهرزاد) کمک می‌طلبد. علی در یک درگیری نبی را نیز از پا درمی‌آورد. اکبر و مصطفی در خانۀ اشرف کمین می‌کنند و وقتی علی برای گرفتن کمک به ‌خانۀ او می‌رود علی را به‌سختی کتک می‌زنند و قبل از فرار به‌چنگ پلیس می‌افتند. علی که خونین و مالین شده خود را در خیابان به پروانه می‌رساند. [عباس بهارلو، فیلم‌شناخت ایران، جلد اول]

* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:

یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»

* * *

error: Content is protected !!