ترانهخوان: سوسن
شعر ترانه: فرهاد شیبانی
آهنگ: اسفندیار منفردزاده
شب که میشه غم منُ داغون میکُنه
لاله میشه دلمُ چراغون میکُنه
ستارهها پردۀ زر نشون میشن
پنجرهها پُر از گُلابتون میشن
میگن درختِ غمگینی تو بیشه
گُل میکُنه فصل بهار همیشه
پرستوها نوک میزنن به شیشه
میگن با یک گُل، بهار نمیشه
یه وختی بود دل که میخواس، بهار میشد
شبهای تهرون، پُر عطر یار میشد
ماهپیشونی رو پُشتبوم پرسه میزد
خورشید خانوم حرفهای سربسته میزد
اما حالا دنیا پُر از دشمنییه
اونچه که نیست یه قلب دوست داشتنییه
پنج دریآ مثِ ستاره کم شدن
سُرمهدونآ پُر از غُبار غم شدن
* * *
در بارهٔ «اسفندیار منفردزاده» در این سایت:
یادمان هفتاد سالگی «اسفندیار منفردزاده»
* * *
بازگشت به یادمان «سوسن» به روایت «راوی حکایت باقی»
* * *