آسمون کبود
شعر: کریم فکور / خواننده: ایرج مهدیان
بر آهنگ ترانه: Zeki Müren – Bir Yangının Külünü
بازم تنگِ غروبه ای خدا دلم تنگهبه هر جا که برم من آسمون همین رنگهای آسمون کبود! مگه من چه بد کردم؟که دلم ز دام بلا نشود رها یک دم
دانی دلم چه خواهد؟ شهد از لبش چشیدناز او به یک اشاره، از من به سر دویدنای آن که در ره تو از جان و سر گذشتماز کوچهی تو دیشب با چشم تَر گذشتم
ای آسمون کبود! مگه من چه بد کردم؟که دلم ز دام بلا نشود رها یک دم
* * *
نمونهٔ فارسیشدهٔ ترانههای مشهور
* * *