دلکش: نگرانم

دلکش می گذرم

نگرانم
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده:‌ دلکش

کام جهان از تو و این سوز نهان از من
عیش مدام از تو و این اشک روان از من
ناله شبها ز من و بزم طرب از تو
بخت جوان از تو و غمهای جهان از من

نگرانم نگرانم که تو یار دگرانی
تو عزیز من و اما به کنار دگرانی

بگذر دیگر ز جانِ من، رسوا شدم جانا
اکنون من هم به جان تو تنها شدم جانا
بگذشته ز مستی از می‌زدگانم
رسوایی جمع رسوا شدگانم

نگرانم نگرانم که تو یار دگرانی
تو عزیز من و اما به کنار دگرانی

چه کرده‌ام؟ چه گفته‌ام؟
کاین عمر گرامی با غم به سر آرم

با کار کسی من کاری که ندارم
منِ بی‌دل عمری تنها بودم
به امید وصل فردا بودم

نگرانم نگرانم که تو یار دگرانی
تو عزیز من و اما به کنار دگرانی

* * *

مرضیه: چون تو را دیدم

مرضیه چون تو را دیدم

چون تو را دیدم
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: مجید وفادار
خواننده: مرضیه

دل از دستم رفته برون
زان‌دم که تو را دیدم
عشقم دارد رنگ جنون
زان‌دم که تو را دیدم

شعله به جان گران زده‌ام
قیدِ خود و دگران زده‌ام
زان‌دم که تو را دیدم
دست رد از غم تو به سرِ
این خوشی گذران زده‌ام
زان‌دم که تو را دیدم

تو پری‌رو با چشمت فتنه به پا کردی
تو اسیرم در دام رنج و بلا کردی
چه نهان شوی از نظرم
همه جا به تو می‌نگرم
ز جهان همه بی‌خبرم
ای فتنه چها دیدم
زان‌دم که تو را دیدم

عشق آتش از نو بر جان من زد
برقی سوزان بر سر و سامان من زد
وای از چشم رهزن تو
خون من بر گردن تو زین آشنایی
اشک من آمد به سخن
کمتر کُن با این دل من بی‌اعتنایی

* * *

مرضیه: چه کنم، کجا بگویم!؟

مرضیه چه کنم کجا بگویم

چه کنم، کجا بگویم
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

تو که‌ای!؟ چکاره هستی!؟ ز کجایی که شدی بلای من؟
چه کُنم، کُجا بگویم چه بلایی شده آشنای من!؟
من و عشق و شور مستی
تو و عیش و نوش هستی
تا اسیرم به دست تو، رهایی از چَشم مست تو نمی‌توانم
تو همان آتشی که خود به دست من شعله ور شدی در آشیانم
من عاشق وفایم، با محنت آشنایم،
چو اسیر دام عشقم
من مستِ باده‌نوشم، دیدی اگر خموشم،
چه کُنم که رام عشقم
تا اسیرم به دست تو، رهایی از چَشم مست تو نمی‌توانم
تو همان آتشی که خود به دست من شعله ور شدی در آشیانم

* * *

مرضیه: به یاد آن گذشته (یارب)

مرضیه به یاد آن گذشته یارب

به یاد آن شب (یارب)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

یارب! دیگر طاقتم طی شد
یا بسوزانم، یا نجاتم ده
عاشق، عاشق گشته‌ام یارب
یا بِکُش دیگر، یا حیاتم ده

من کُجا!؟ او کُجا!؟
نه او خبر ز من دارد
نه من نشان از او دارم
او جدا، من جدا
به سینه سوز غم دارم
ز دیده اشک خون بارم

یارب! دیگر طاقتم طی شد
یا بسوزانم، یا نجاتم ده
عاشق، عاشق گشته‌ام یارب
یا بِکُش دیگر، یا حیاتم ده

روز و شب نصیب من آه آتشین بُوَد
صبح و شام عاشقان، وای اگر چِنین بُوَد
من آتشی ز سوز دل به سینه دارم
چه همدمی ببین نشسته در کنارم

مکُن فغان ای دل
در این جهان ای دل
دوای درد آنگه پیدا شود
که عاشق از هجران رسوا شود

حکایتی اگر از این زمانه گفتم
به یاد آن گذشته این ترانه گفتم

* * *

دلکش: تنها منشین (چرا گوشه گرفتی)

دلکش تنها منشین

تنها منشین (چرا گوشه گرفتی)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده: دلکش

آمد، آمد، با دلجویی،
گفتا با من:
تنها منشین!
برخیز و ببین
گلهای خندان صحرایی را؛
از صحرا دریاب این زیبایی را.

با گوشه گرفتن، درمان نشود غم؛
برخیز و به‌ پا کُن شوری تو به عالم.
تو که عُزلت گُزیده‌ای،
غم دنیا کشیده‌ای،
ز طبیـعت، چه دیده‌ای تو.؟
تو که غمگین نشسته‌ای،
ز جهان دل گُسسته‌ای،
به چه مقصد رسیده‌ای تو.؟

زین همه طراوت از چه رو نهان کُنی؟
شِکوه تا به کِی ز جور این و آن کُنی؟
دل‌غمین به گوشه‌ای چرا نشسته‌ای؟
جان من مگر تو عُمر جاودان کُنی؟
تا کی تو چنین باشی؟
عمری دل‌‌غمین باشی
گُلگشت چمن بهتر
یا گوشه‌نشین باشی؟
تا کی باید باشی افسرده در بند دنیا؟
خندان‌رو شو چون گُل، تا بینی لبخند دنیا.

پانویس:
ترانه‌‌ «تنها منشین» (چرا گوشه گرفتی) را می‌توان مکمل یا پیوستی بر ترانه‌ی «گوشه‌گیر» دانست. آن ترانه نیز اثر مشترک این سه هنرمند است. [در اینجا بشنوید!]

* * *
«معینی کرمانشاهی»، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

مرضیه: اسیر نگاه

مرضیه اسیر نگاه

اسیر نگاه
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

چه کُند دلی که شد اسیر آن نگاهِ تو
تو بیا به بزم ما به گردنم گناه تو
مشتاقِ دیدارت منم
اول‌خریدارت منم
تنها جفاکارم تویی
تنها گرفتارت منم

من مستم و دیوانه ز عشق رویِ ماه تو
مستی‌ زده‌پیمانه ز باده‌ی نگاه تو

که داند این شبها به دیده‌ام چون گذرد
مگر کسی یک‌دم ز کوی مجنون گذرد
ز تو دوری نتوانم
چه بمیرم چه بمانم

جانم فدای چِشم سیاهت
مستانه گاهی بر من نظر کُن
خون می‌فشاند چِشمم به راهت
بر بی‌پناهی یک شب گذر کُن

گر اشتباهی باشد به عاشقان مَحَبتی،
فدای اشتباه تو
بنشین کنارم ای جان که یار دلشکسته‌ای
نشسته در پناه تو

* * *

مرضیه: اگر با من بودی

مرضیه اگر با من بودی

اگر با من بودی
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: مرضیه

اگر با من بودی، چه توفان‌ها گویی به پا می‌شد
وفا گر می‌کردی که الهامم بخشی چها می‌شد

مزن به‌هم هستی من
مرو که این مستی من
نگذارد که ننالم ز جدایی
تو عاشق نبودی که درد من بدانی
جفا کُن، جفا کُن هر آنچه می‌توانی

چِشمی بر من گشودی و رفتی
خواب از چِشمم ربودی و رفتی
رفتی تا بدهی درس دل‌آزاری
رفتی تا بِبَری رسم وفاداری

از غم تو چها کِشیدم
بهر تو من چها شَنیدم
قسم به مویت که بی‌قرارم
چو شب سیه گشته روزِگارم
تاب هجران دگر ندارم
بِنِگَر به غم تو گرفتارم
از این فزونتر میازارم

* * *

پوران: قسم

پوران قسم

قسم
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: حبیب‌الله بدیعی
خواننده: پوران شاپوری

چه خواهی از من ای مایه‌ی رسوائیم
تو شمع جمعی، من عاشق تنهـایم
برو که من با خیال تو چون مُرغ شب
بی‌همزبان بنشسته‌ام
ز عالمی گسسته‌ام

از اول تو بودی که مستـانه با من
درِ گُفت‌وگو را گُشودی، گُشودی
من آسوده بودم، تو خواب از دو چشمم
به این گُفت‌وگو ها رُبودی، رُبودی

به این عشق سوزان قسم خورده‌ام
به این عهد و پیمان قسم خورده‌ام
که دور از چشمت می از دستِ غـم تنهای تنها بنوشم
ز دردِ هجران، خموش و گریان چون باده در خُم بجوشم
اما تو ای نامهربان، با این و آن ساغر به دستی
هُشیار اگر روزی شـدی حالم بجو، اکنون که مستی
. . .

* * *
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

دلکش: تنهایی (اجرای اول)

دلکش تنهایی اجرای اول

تنهایی (اجرای دوم)
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: دلکش

شب آمد، هجران باز آمد، وای از تنهایی
غم آمد، حرمان باز آمد، وای از تنهایی
عشق آمد، فکر تو آمد تنها به یادم
گریانم، آه از تنهایی، وای از تنهایی
سپیده زد، سحر آمد، به سر آمد شب هجرانم
تو ماهِ من! چه بیایی چه نیایی بی‌تو گریانم
مرغ شب گرید با من اشک غم دامن دامن
تیره‌تر گردی ای شب! چه کُنی آخر با من
ای شب هجران! که ندیدم سحری تو را
آه! ز یار من تو نداری خبری چرا
وای! چه شد آن وفا، آه!! چه شد آن صفا
دور از رویت نالان هر شب سوزم من با تنهایی

* * *

دلکش: شب‌ها

دلکش شبها

شب‌ها
شعر: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
خواننده:‌ دلکش

شبها ماند دو چشمم به راه
دل از تو خواهد پناه
بُوَد به عشقم گواه
اشکِ من، آهِ من

عاشقی کارِ من، در شبِ تارِ من،
چشمِ خونبارِ من، یارِ من

ماه من یکدم
بشنو از قلبم نوای من
طعنه بر عشقم مزن

شب چشم امیدم بود به ره تو
گر شدم عاشق بُوَد گنه تو
من در این راه بیگناهم

با تو پیوندم باشد به دل و جان
کی چیره می‌گردد بر دل غمِ جهان
من مستم از نگاهی، از جانم چه خواهی
خیزد برق آهی هر شب دور از تو ز دل من

* * *
معینی کرمانشاهی، شاعر ترانه‌های ماندگار

* * *

error: Content is protected !!