علی نظری: بر مزار مادر (اولین ترانه)

علی نظری بر مزار مادر

بر مزار مادر
شعر و آهنگ: علی نظری
خواننده: علی نظری

نام و یاد «مادر» در ترانه‌های ایرانی

* * *

آغاسی: شب کارون

آغاسی شب کارون

شب کارون
شعر: جهانبخش مهموری | خواننده: نعمت‌الله آغاسی
بر آهنگ: أبو قذيلة عبدالمحسن المهنا

لب کارون، چه گلبارون
می‌شه وقتی که می‌شینن دلدارون
تو قایق‌ها، دور از غمها
می‌خونن نغمه‌ی خوش لب کارون

هر روز تنگ غروب تو شهر ما
صفا داره لب شط پای نخلا
خوشه با چنگ و نی و ساغر و می
میشه با شادی و غم زمانه طی

چه خوب و قشنگه لب کارون، چه گلبارون
می‌شه وقتی که می‌شینن دلدارون
تو قایق‌ها، دور از غمها
می‌خونن نغمه‌ی خوش لب کارون

تا چلچراغ آسمون پیدا می‌شه
سر پُل تا نیمه‌ شب غوغا می‌شه
دسته دسته دخترون اهوازی
میان بیرون از خونه با طنازی
گیسوها پریشون
همه شاد و خندون
قد بلند و خوشگل
همه رهزن دل

چه خوب و قشنگه لب کارون، چه گلبارون
می‌شه وقتی که می‌شینن دلدارون
تو قایق‌ها، دور از غمها
می‌خونن نغمه‌ی خوش لب کارون

* * *
نمونهٔ فارسی‌شدهٔ ترانه‌های مشهور

* * *
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۱) [آ ـ ث]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۲) [ج ـ ژ]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۳) [س ـ غ]
ترانه‌های بازخوانی‌شده ایرانی (۴) [ف ـ ی]

* * *

داود مقامی:‌ صحرای غم

داود مقامی صحرای غم

صحرای غم
شعر: سعید مهناویان
آهنگ: مصطفی اسلامی
خواننده: داود مقامی

در صحرای غم همه بی‌برگ و بی‌نوا
چون سنگی خارا دل من مانده به جا
تا کی این دل را تو در آتش فکنی
گاهی هم طی کن طرق مهر و وفا

چه شد آخر که تو رفتی ز برم
من ندانم که چه آید به سرم
به تنم آتشی از رنج و تعب
که ز سودای تو سودی نبرم

گویم هر شب در سوز تب تو کجا و قلب بینوای من
با هر مویت بخدا دهی تو خون‌بهای من
دانم ای مه هستی آگه ز من و ز درد بی‌دوای من
با لبخندی بخدا تو بسته‌ای دو پای من

* * *ترانه‌شناسی داود مقامی در سایت راوی حکایت باقی

* * *

مریم روحپرور: تنگ دلت

مریم روحپرور تنگه دلت

تنگه دلت
کلام: ابوالقاسم اعلامی
آهنگ: ایرج طاهری
خواننده: مریم روحپرور

اگه صد بار دل عاشق منو خون بکنی
رو دلم غم بذاری دردمو افزون بکنی
ناز کُنی عشوه کُنی زخم زبونم بزنی
قهر کُنی، آشتی کُنی، آتیش به جونم بزنی

نمی‌گم سنگه دلت
میدونم تنگه دلت

اگه بفروشی منو به این و اون
بیاری اسم جدایی به زبون
بپاشی نمک رو زخم دل من
بزنی به سینه سنگِ دیگرون

نمی‌گم سنگه دلت
میدونم تنگه دلت

اگه هر روز منو از خودت برونی
تو گوشم قصه‌ی بی‌مهری بخونی
رو بگردونی نگاهم نکنی
اعتنا به اشک و آهم نکنی

نمی‌گم سنگه دلت
میدونم تنگه دلت

(به زندونِ محبت من اسیرم
تو را می‌خوام، برای تو می‌میرم)

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

پروا: طوطی

پروا طوطی

طوطی
شعر و آهنگ: صمد نوریان
خواننده: پروا
طوطی‌جون می‌خوام برات قصه بگم
قصه از این دل پُر غصه بگم
منم مثل تو به دامی اسیرم
تو باغ آرزو دارم می‌میرم
طوطی‌جون نمیری الهی

دوباره پر بگیری الهی

طوطی‌جون من تو رو آزاد می‌کُنم
دل غمگین تو رو شاد می‌کُنم
پر بزن برو میونِ جنگلا
اونجا که نرسه دست آدما
طوطی‌جون نمیری الهی
دوباره پر بگیری الهیخیلی وقته آدما مهر و محبت ندارن
تا می‌آیی عادت کُنی زود تو رو تنها می‌ذارن
من که عمری اسیرم تو چرا اسیر بشی
پشت میله‌ی قفس تو پیر بشی
طوطی‌جون نمیری الهی
دوباره پر بگیری الهی

* * *

روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *

داود مقامی:‌ آواره میخانه

داود مقامی آواره میخانه

آواره میخانه
شعر و آهنگ: سعید مهناویان
خواننده: داود مقامی

امشب که زغم دیوانه شدم
آواره‌ی هر میخانه شدمبا خانه‌ی دل بیگانه شدم
آلوده‌ی هر پیمانه شدمدیوانه شدم، دیوانه‌ی تو
تو شمعی و من پروانه‌ی تورفتی ز بَرم، چشمانِ تَرم
مانده به درِ کاشانه‌ی توبازآ! ای بی‌وفا که چشم من به راههبی‌ تو این روز من چو شام غم سیاههبازآ! رفته ز من خنده و شور و مستیهر شب از فرط غم کار من اشک و آههبیا ای مَه که تو را طلبیدم ز خداکه تو هرگز نروی از دل بی‌نشونممرو از کنار من که تویی بهار منکه الهی بریزه درد و بلات به جونم
کمتر ای مونس جان بر من دیوانه بخند
که در این دشتِ جنون عاقل و دیوانه یکی‌ست

* * *ترانه‌شناسی داود مقامی در سایت راوی حکایت باقی

* * *

حسن شجاعی: نامه‌رسان

حسن شجاعی نامه رسان

نامه‌رسان
شعر: بسیج خلخالی
آهنگ: حسین صمدی
خواننده:‌ حسن شجاعی

نامه‌رسان، نامه‌ی من دیرشد
کودکِ ولگردِ فلک پیر شد
خون به رگِ زالِ زمان شیر شد
برده‌ی بیچاره ز جان سیرشد

نامه‌ی ما را نکُند باد بُرد
یا که فرستنده‌اش از یاد بُرد
یا دگری بَر دگری داد بُرد
صید شد اندر ره و صیاد بُرد

نامه‌رسان، نامه‌ی من دیرشد
کودکِ ولگردِ فلک پیر شد

دیده به در دوخته‌ام قرن‌ها
ز آتشِ غم سوخته‌ام قرن‌ها
چهره برافروخته‌ام قرن‌ها
سوخته‌ام سوخته‌ام قرن‌ها

نامه‌رسان، نامه‌ی من دیرشد
کودکِ ولگردِ فلک پیر شد

نامه‌ی یوسف به زلیخا رسید
دستخطِ قیس به لیلا رسید
قاصد وامق برِ عذرا رسید
نامه‌رسان جان به لب ما رسید

نامه‌رسان، نامه‌ی من دیرشد
کودکِ ولگردِ فلک پیر شد

لک‌لکِ آواره‌ی بی‌خانمان
روی چنار آمد و زد آشیان
جوجه برآورد زمان در زمان
هر نوه‌اش شد سرِ یک دودمان

نامه‌رسان، نامه‌ی من دیرشد
کودکِ ولگردِ فلک پیر شد

* * *
روی جلد صفحه این ترانه را در اینجا ببینید

* * *
کار و کسب و مشاغل در ترانه‌های ایرانی

* * *

error: Content is protected !!